روی اسبهای بازنده قمار نکن!

جهتدار شدن دستههای طرفداری و دوقطبی دیدن افراد حاضر در استقلال مهمترین معضل هواداری در سال اخیر این باشگاه بود.
میعاد نیک - خواسته یا ناخواسته بهمحض اینکه نامی از یک تیم بزرگ به گوش میرسد، چشمها بهدنبال هواداران آن تیم نیز حساس میشود. استقلال از ابتدای فصل 99-98 شرایط غریبی را سپری کرد، بهحدی که چهره 3 مربی متفاوت را جلوسکرده روی نیمکتش دید و کرسی مدیرعاملیاش را نیز بین افرادی که تنها پروپاگاندا را از ریاست بلد بودند، در حال پاسکاری مشاهده میکرد. تاریکترین فصل تاریخ استقلال در حالی با ناکامیهای پیاپی بالاخره به اتمام رسید که در این بین کاراکترهای متفاوتی در نتایج تراژدی پرافتخارترین باشگاه ایرانی در تاریخ لیگ قهرمانان آسیا تأثیرگذار بودند. همه انگشتها به سمت سرمربی خارجی و آلترناتیو ایرانیاش نشانه رفته و خیلیها هم مدیرعامل رسانهدوست و پرادعای سابق را مقصر اصلی ناکامی تیم در جام حذفی، لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا میدانند، اما این همه ماجرا نیست.
از دیرباز عادت داشتهایم دیگران را سیبل اتهامها قرار دهیم و زیر بار اشتباهات و ایرادات عملکرد خود نرویم، این یکی از بارزترین ویژگیهای ما ایرانیهاست که همه را گناهکار و مقصر میدانیم الا ذات اقدس خود! هواداران استقلال که این روزها دچار چنددستگی شدهاند و در حال پیدا کردن مقصر برای ناکامیها تیم محبوب خود هستند، شاید کمتر متوجه باشند خودشان یکی از بزرگترین دلایل ناکامی استقلال هستند. بد نیست اگر التهاب سکوهای استادیوم آزادی در روزهای پیش از کرونا و تلاطم سکوهای مجازی در روزهای کرونازده فوتبال ایران را به برخی هواداران پرطمطراق باشگاه استقلال یادآوری کنیم که چگونه رویه کوفی را پیش گرفتند و با شرطبندی روی اسبهای بازنده، از اصل هم افتادند.
جهتدار شدن دستههای طرفداری و دوقطبی دیدن افراد حاضر در استقلال مهمترین معضل هواداری در سال اخیر این باشگاه بود. اوایل حضور آندرهآ استراماچونی روی نیمکت استقلال برخی سکوها درخواست خروج سرمربی ایتالیایی را داشتند و معاونان باشگاه را به لابیگری در انتخاب این سرمربی متهم میکردند. همان هواداران چند ماه بعد نسبت به امیرحسین فتحی جهتگیری کردند تا خروج استراماچونی را تقصیر او بیندازند و همین هواداران ماه قبل خود را در دوقطبی احمد سعادتمند و فرهاد مجیدی دیدند. استقلال طی سالهای اخیر همیشه قربانی خواستههای ضد و نقیض هواداران تیفوسیاش بوده و بیشترین لطمات را از رفتار آماتور طرفدارانش دیده است. هوادارانی که یک روز امیر قلعهنویی را ژنرال میخوانند و یک روز رئیس مافیا، یکبار روزشمار بازگشت علیمنصور را چاپ میکنند و روز بعد سایهاش را با تیر میزنند؛ حالا در دعوای بین مجیدی و کادر مدیریتی قرار گرفتهاند تا اوضاع وخیم اردوی آبی هر روز بدتر شود. هوادارانی که با ترند کردن هشتگ #استراماچونی_را_برگردانید قیمت این سرمربی را بهطرز گزافی افزایش دادند، شاید هنوز هم نمیدانند پس از هیأترئیسه و مدیران عامل، متهم ردیف سوم ناکامیهای تیم دو ستاره پایتختند.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.