نمایش نوبرانه

با دراگان اسکوچیچ باید همراه شد و سفر کرد، سفری به موضوعات و سوژههای تیم ملی، سفری ماجراجویانه به سوی جام جهانی. اما این سفر متاسفانه از پیش دلهرهآور شده است.
نخستین نمایش تیم اسکوچیچ برابر ازبکستان، برداشتی آزاد از همان گذشته نه چندان دوری بود که سالها با آن خو گرفته بودیم. تیمی فرصت طلب که نقش اول آن همان ستارههای سابق بودند. آنچه اسکوچی نیز در پایان بازی به آن اشارتی موجز داشت. نمایش اول تیم ملی با اسکوچیچ را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا مطابق انتظار بود؟ پرونده امروز این ماجرا را واکاوی میکند.
1
مازیار گیلکان: دراگان اسکوچیچ در موقعیتی سرمربی تیم ملی ایران است که تصمیمات و برنامههایش باید بر اساس یک هدف مشخص و کوتاهمدت باشد. او در این موقعیت فقط یک هدف دارد، پیروزی در ۴ بازی پیش روی تیم ملی در راه جام جهانی قطر و جام ملتهای چین. هیچ هدف دیگری در این فرصت معنایی در تیم ملی ندارد. موضوعاتی مثل تغییر نسل و جوانگرایی امروز حتی قابل طرح نیستند و هرگز نباید در آیندا توجیهگر باشند. دراگان اسکوچیچ بیشک میداند که در این موقعیت ایستاده است.
2
سام ستارزاده: اسکوچیچ شاید رزومهای قابل قیاس با کی2روش و ویلموتس نداشتهباشد؛ اما فلسفه فنی دارد. او میخواهد از تواناییهای هجومی بازیکنان برای پیشبرد اهداف تیمی استفاده بهینه ببرد و به مالکیت میدان و گرداندن توپ اهمیتبدهد. استرس و احتیاط در لغتنامه اسکو جای زیادی ندارند. اینها برداشتهایی بود که از نخستین نمایش تیمملی با اسکوچیچ بهدست آوردیم؛ درست مطابق برداشتمان از صنعت نفت، فولاد، و ملوان در دوران وی.
3
میعاد نیک: نخستین نمایش یوزهای تحت فرمان اسکو اما نوید روزهای روشنی را میداد. واقعیت را بخواهید تیم ملی ایران آنقدر یکدست و آنقدر متوازن است که شاید نتیجه گرفتن با این تیم برای هر کسی (لااقل در آسیا) کار سختی نباشد. ایران اکنون 2 ترکیب کامل و متوازن متشکل از تلفیق ستارههای لیگ برتر و سوپراستارهای لژیونر دارد که کار کردن با چنین بازیکنانی قطعاً آرزوی خیلی از مربیان در آسیاست.
4
سامان موحدی راد: دراگان اسکوچیچ که در شرایط خاصی به نیمکت تیم ملی رسیده بود و انتقادات فراوانی را هم در این یازده ماه شنیده بود سرانجام فرصت یافت تا چهره تازه تیماش را نشان دهد. تیمی که کار سختی پیشرو دارد و باید از دور مقدماتی انتخابی جام جهانی بالا برود و به مسابقات مقدماتی برسد. اولین چیزی که در تیم ملی اسکوچیچ بیش از هر چیزی خودنمایی میکرد چهره تازه این تیم بود. از بازیکنان ترکیب بگیرید تا کاپیتانهای تیم ملی که شجاع و سردار بودند.
5
علی کمانگری: اما مشکل استفاده اسکوچیچ از آرایش ۲-۴-۴ لوزی، نبود یک تخریبچی تخصصی برای بازی در پست ۶ بود. نوراللهی در این سالها عادت داشته تا در کنارش یک تخریبچی مثل کمال داشته باشد تا او بتواند بیشتر در فاز تهاجمی به تیم کمک کند؛ حاجیصفی هم در تیم ملی کنار جنگجویی چون امید ابراهیمی به کار گرفته شده و حتی کریمیِ استقلال هم اغلب در کنارش بازیخرابکنی چون ریگی دارد. اما حضور همزمان نور و احسان که هیچکدام یک تخریبچی تخصصی نیستند، باعث شد ایران در صحنههایی منطقهی ۱۴را از دست رفته ببیند و شوتهای بازیکنان ازبک از این فضا یک بار به تیر دروازه برخورد کرد و بار دیگر گل شد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.