و حالا استقلال فکری

فکری در اولین قدمها برای رسیدن به سرمربیگری استقلال رفتار و حرفهای صادقانهای نداشت.
سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان وضعیت نیمکت استقلال مشخص و محمود فکری بهعنوان سرمربی جدید آبیها معرفی شد؛ کاپیتان کهنهکاری که با یک نیمفصل سابقه در لیگ برتر حالا باید روی نیمکت استقلال بنشیند. آیا فکری مرد آرزوهای استقلال است؟ آیا او میتواند استقلال را به سرمنزل مقصود برساند؟ آنالیز امروز این ماجرا را واکاوی میکند.
1
فرشاد کاس نژاد: محمود فکری از این منظر که بیتوجه به تمام این اتفاقات و بدون یک جمله نقد درباره این شرایط خود را موظف به پذیرش مسئولیت میداند و میخواهد خانهاش را برای حضور در استقلال بفروشد نیز باید مورد انتقاد باشد. او حتی به قرارداد پیشین خود با نساجی متعهد نبود و این آسانگیری و سهلانگاری است که ساده از کنار تصمیم غیرحرفهای او بگذریم و عوامفریبی با پیش کشیدن بحث فروش خانه برای پرداخت حق رضایتنامه باشگاه نساجی را نادیده بگیریم. فکری در اولین قدمها برای رسیدن به سرمربیگری استقلال رفتار و حرفهای صادقانهای نداشت و نمیتواند از این نقد با حرفهای به ظاهر متعصبانه فرار کند.
2
سام ستارزاده: محمود فکری در لیگ یازدهم دستیار پرویز مظلومی بوده. حال، مظلومی سرپرست استقلال شدهاست. صمد مرفاوی هم 17 سال به عقب برگشته و نقش دستیار محمود فکری را ایفا خواهد کرد. از فکری پرسیدند آیا دستیاران شما نقش مشخصی در کادر فنی دارند؟ او پاسخ داد: "همه همکاریم و دور هم هستیم!" هواداران آبیدل باید برای آینده استقلال به دعا و نذر متوسلشوند؛ همانطور که احمد مددی از آنان خواست برای پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ و برای بازکردن پنجره نقلوانتقالاتی تیم چنین کنند. چرا که استقلال امسال در بهترین حالت با این سه برچسب خلاصه خواهدشد: تیمی با بازیکنان باکیفیت، کادر فنی معمولی، و مدیرانی پائینتر از پائینتر از معمولی؛ معمولیترین استقلال تاریخ!
3
میعاد نیک: محمود فکری شاید بهترین گزینه سرمربیگری برای باشگاه استقلال نباشد اما معتمدترین و مسبوق به سابقهترین عنصری است که مدیران آبی برای زمامداری رختکن ملتهب تیم در دسترس داشتند. عملکرد نساجی در نیمفصل دوم لیگ نوزدهم با محمودخان شاید گواهی بر این ادعا باشد که فکری مربی کوچکی نیست. فکری مقابل 6 تیم بالای جدولی در نیمفصل دوم توانست 3 برد و 3 تساوی دشت و نساجی را به گربه سیاه تیمهای صدر جدولی لیگ ایران تبدیل کند. محمود فکری در زمان بازیگریاش خیلی کم گلزنی میکرد اما سوپرگل میزد و گلهایش را هم در بازیهای بزرگ به ثمر میرساند. مدافع اسبق آبیها شاید همان یوسف گمگشتهای باشد که قرار است در وقتهای تلفشده رستکار شود و استقلال را از ورطه نابودی نجات دهد؛ البته اگر مانند همبازیان سابقش اسیر سودای این نیمکت خانمانسوز نشود.
4
سامان موحدی راد: در چنین شرایطی محمود فکری میتواند مهمترین دلگرمی هواداران باشد؛ کسی که در سالهای طولانی حضورش در استقلال نماد جنگندگی بود و حالا باید این روحیه را به بازیکنان و تماشاگران خسته از اتفاقات ناگوار تکراری تزریق کند. اگرچه کادر فنی فکری در این راه چندان مجرب به نظر نمیرسند و باید فکری تجدید نظری در این زمینه بکند و چند چهره با کیفیت بالاتر به آن اضافه کند اما همانطور که میدانیم وضعیت در استقلال چنان بحرانی است که باید به همینها در لحظه شروع اکتفا کنیم و منتظر باشیم تا با حل شدن سایر مشکلات استقلال کمکم کاستیهای آن هم برطرف شود.
5
علی کمانگری: سبک بازی دفاع-ضدحمله یا فوتبال واکنشگرا، چیزی نیست که یک مربی بتواند در تیمهای بزرگی چون استقلال و پرسپولیس آن را ارائه دهد. هوادار در این تیمها از شما انتظار دارد مالک توپ و میدان باشید و فوتبالی مالکانه و پرموقعیت را ارائه دهید. پرسش این جاست که آیا محمود فکری هم قصد دارد فلسفهی مربیگری خود را در تیم استقلال تغییر دهد و اگر او چنین قصدی دارد، آیا ایدههای تهاجمی لازم برای اجرای فوتبال مالکانه در ذهن او وجود دارد؟ پاسخ این پرسش با گذشت چند هفته از رقابتهای لیگ مشخص خواهد شد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.