درس انتخابات برای اهالی فوتبال

بالاخره مجمع محترم فدراسیون فوتبال برای چهار سال آینده سرنوشت فوتبال را رقم زد. با اینکه فوتبال این مرز و بوم در سراسر گیتی با قهرمانانش شناخته میشود و با علی کریمیها، علی داییها، خداداد عزیزیها، مهدویکیاها و ... . فوتبال ما شهرت جهانی پیدا کرده است اما متأسفانه مجمع محترم با تفکر جهانی همراه نبود و رویه و روش خاص خود را اعمال کرد. برنده این انتخابات علی کریمی بود گرچه رأی نیاورد اما نشان داد که تفکر سیاسی بر تفکر تخصصی، غلبه دارد. فوتبال مظلوم این انتخابات بود. و اما مهمترین درس این انتخابات برای اهالی فوتبال و همه عزیزانی که اهلیت فوتبال را دارند و در آینده درصدد دستیابی و به دست گرفتن سکان مدیریت فوتبال هستند، این است که از امروز بایستی دست به کار شوند و تلاش کنند که اکثریت اعضای مجمع را خود به دست گیرند. تلاش کنند در هیأتهای استانی حضور پیدا کنند و ریاست هیأتها را به چنگ آورند. در مدیریت باشگاهها ورود پیدا کنند و اجازه ندهند باشگاهها به دست غیر فوتبالیها اداره شود. رویه خود را تغییر دهند و فقط و فقط به فکر مربیگری تیمها نباشند. تاکنون این مدیران سیاسی بودند که با رویکرد کمک به ورزش بسیاری از مناصب اصلی ورزش را در دست گرفتهاند. همچنان که ورزشیها شوراهای شهرها را در دست گرفتند، تلاش کنند به مراکز تصمیمگیری باشگاههای کشور، نفوذ کنند و عکس روش سیاسیون را در پیش گیرند. اتفاقاً در سال 1400 با دو انتخابات سرنوشتساز مواجه هستیم. عزیزانی که خود را برای کاندیداتوری ریاستجمهوری آماده میکنند، به دلیل محبوبیت و شهرت قهرمانان، جهت کسب آرا نیازمند حمایت آنان هستند و در این شرایط و این زمان بهترین وقت برای اخذ مطالبات قهرمانان است که به شرطی در ستادها حضور پیدا کنند که حداقل دو تا سه پست وزارت را اخذ کرده باشند و مجدداً در شوراها ورود پیدا کنند و از این طریق مدیریت شهرها را نشانه روند. در این صورت هم شهرها طرح جامع ورزشی پیدا خواهند کرد و هم در توسعه، رویکرد ورزشی خواهند داشت. قهرمانان تا زمانی که نتوانند پستهای سیاسی را اشغال کنند سیاسیون اجازه نخواهند داد که آنها خود ورزش را اداره کنند. برای اینکه اداره ورزش دست اهل ورزش بیفتد، ورزشیان بایستی به حوزه سیاسی حملهور شوند تا بتوانند سیاسیون را از اشغال پستهای ورزشی عقب برانند. انتخابات فدراسیون فوتبال نشان داد که فوتبالیها برای بهدست آوردن جایگاه خود بسیار فاصله دارند. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که جادوگر فوتبالشان در رقابت برای مدیریت فوتبال کمترین رأی را کسب کند. این به معنی آن است که قهرمانان و خاکخوردهها و زحمتکشیدههای فوتبال دچار غفلت شدهاند و در یک جمع 87 نفره که در ردههای مختلف، مدیریت فوتبال را عهدهدار هستند، هشت نفر خودی دارند و 79 نفر دیگر را، غیر فوتبالیها در دست گرفتهاند. راه دشوار و درازی پیش روی اهالی فوتبال است اما آنان همچنان که در سختترین شرایط، میتوانند سهمیه حضور در جام جهانی را کسب نمایند، یقیناً خواهند توانست جایگاه خود را در رشته خود در دست گیرند. به امید آن روز انشاءا...
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.