پایان شعار همدلی و اتحاد

ایران ورزشی: برکناری محمود فکری قابل پیشبینیترین اتفاق این فصل فوتبال ایران بود. او در این ماهها بارها و بارها اثبات کرد که توان نگه داشتن استقلال در کورس مدعیان قهرمانی را ندارد و حتی در هفتههایی که تیمش در صدر جدول بود، به سادگی میشد تشخیص داد که این وضعیت موقتی است و در 30 بازی فصل صرفاً نمیشود با خلاقیت مهدی قایدی، تیزهوشی ارسلان مطهری، فوق واکنشهای رشید مظاهری و بیدقتی احمد نوراللهی پیش رفت.
استقلال با محمود فکری، شمایل یک تیم آشفته و بیبرنامه را داشت که هیچ هدف مشخصی را دنبال نمیکند. از همان هفتههای اول پیدا بود که این بار کج به منزل نمیرسد. گاهی ستارهها نتیجه را تغییر میدادند اما در استقلال خبری از «استراتژی» نبود. در هر بازی، یک سیستم و یک چیدمان آزمایش میشد، چند نفر به نیمکت منتقل میشدند و چند نفر دیگر اضافه میشدند. مثل همین بازی آخر که برای اولین بار زوج بابک مرادی و وریا غفوری در سمت راست تشکیل شد تا شاید گرهگشا باشد که نبود! نتیجه مربیگری بر پایه «آزمون و خطا» همین است که دیدیم؛ نارضایتی بازیکنان، نزول در جدول و در نهایت برکناری.
از منظری دیگر، فکری چند هفتهای بود که پایان کارش در استقلال را آغاز کرده بود. او آشکارا کنترلش روی رختکن را از دست داده بود و درون زمین هم وقتی تیمش مقابل حریفانی مثل سایپا و سپاهان عقب میافتاد، توانی برای بازگشت به بازی نداشت.
فراتر از سرنوشتی که محمود فکری و کادر فنیاش در استقلال به آن دچار شدند، بد نیست یک بار برای همیشه با انبوه گزارههای غلطی که در فوتبال ایران رایج شده، مقابله کنیم. یک بار برای همیشه از این همه «قانون نانوشته تقلبی» انتقاد کنیم. باور کنیم فوتبال پیچیدهتر از آن است که با مفاهیم دم دستی قابل توصیف باشد و هیچ تیمی صرفاً با شعار «همدلی و اتحاد» و «کادر فنی تمام استقلالی» به موفقیت نمیرسد. همدل شدن در فوتبال یعنی چه؟ مگر بقیه تیمها غیرمتحد هستند که «کادر فنی متحد» استقلال را بعد از 7 سال به قهرمانی برساند؟ فوتبال واقعی هیچ شباهتی به انیمیشن فوتبالیستها ندارد که سوباسا و یارانش وسط زمین جلسهای تشکیل بدهند و همانجا تصمیم بگیرند با «اتحاد و همدلی» کاکرو را شکست دهند. چه اهمیتی دارد سرمربی یا دستیارانش در گذشته دور، پیراهن استقلال را پوشیده باشند یا اینکه اساساً فوتبالیست مطرحی بوده باشند؟ در کجای علم فوتبال آمده که «استقلالیترین کادر فنی تاریخ» الزاماً استقلال را به موفقیت میرساند؟ فوتبال جهان، دهههاست که از این تعاریف منسوخ گذر کرده اما فوتبال ایران همچنان درگیر تفکرات فوتبال محلی است که در آن «بچه محل» اعتبار و ارزش بیشتری نسبت به غریبهها دارد. اینها همه گزارههای غلطی است که مثل نقل و نبات در رسانههای ایران موجود است و مدام تکرار میشود. اتحاد، همدلی و مفاهیمی نظیر آن، جزو بدیهیات است. شرط لازم است اما برای رسیدن به موفقیت، به شدت ناکافی است. برای کامیابی در فوتبال، قبل از هرچیز باید «ایده» داشت و این همانی بود که در فکری و همکارانش کمیاب بود. برکناری در هفته شانزدهم، واکنشی دیرهنگام اما اجتنابناپذیر به کادر فنی بدون ایده استقلال بود.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.