در استقلال گوش شنوا پیدا نمیشود

ایران ورزشی:
استقلال به چنان بحرانهایی دچار است که گاهی باورش سخت میشود. اینکه مدیریت یک باشگاه سوءرفتارهایی را تکرار کند و به رغم این حجم از انتقاد، حاضر نباشد رویه را تغییر دهد، عجیب و از مدیریت یک باشگاه با این سوابق و هوادار بعید است.
چند بار از گم شدن تعامل بین مدیرعامل و سرمربی استقلال انتقاد شده است؟ صد بار؟ هزار بار؟ هزاران بار؟ اما نتیجه چه شد؟ نشنیدن انتقادات از روزنامهنگار و هوادار و ادامه مسیری که میتواند هر باشگاهی را در آتش اختلافات بسوزاند. استقلال گوش شنوایی ندارد.
در باشگاه استقلال اختلافنظر، اختلاف مسیر، اختلاف در تمام ابعاد بین مدیرعامل و همراهانش و سرمربی و همکارانش وجود دارد.
این اختلافات نه اصلاحشدنی هستند و نه انکارشدنی. حتی اگر فرهاد مجیدی از حل شدن مقطعی اختلافات حرف بزند، کسی باور نمیکند و همه میدانند برای خاموش شدن آتش اختلافات در نقل و انتقالات و پیشرفت کار تیم، او از آتشبس حرف زده است.
همه انگار مطمئن شدهاند که این اختلافات و کدورتها عمیقتر از این حرفهاست که با چند مصاحبه حل شود.استقلال در این بلبشو گرفتار است.
بازیکنش طی اختلافات با مدیریت باشگاه میرود، سرمربی احتمالاً بارها به استعفا فکر کرده اما اینبار به خودش قول داده که استعفا ندهد و با مشکلات بجنگد. این روش اداره باشگاه آیا به موفقیت میانجامد؟ بعید است.
در باشگاه استقلال کسانی پروژههای بزرگ را مدیریت میکنند که در فوتبال تجربههای کوچکی دارند. به همین دلیل نمیتوانند در مذاکرات موفق باشند یا نمیتوانند در اداره دقیق امور موفق جلوه کنند.
با تجربههای کوچک میتوان به تجربههای بزرگتر رسید اما به شرط آنکه در تجربههای کوچک، هدف شکل دادن ذهن مدیران برای تجربههای بزرگتر باشد، نه اینکه کارهای بزرگتر را کوچک کنند.
در باشگاه استقلال، تیم را برای بزرگی کردن در فصل بعد نساختهاند. در نقل و انتقالات با کوتاهی و بیتوجهی بازیکنانی جدا شدهاند که پیدا کردن جانشین برای آنها شبیه به غیرممکن است.
استقلال اما در نقل و انتقالات نتوانست بین مدیریت و سرمربی تعامل ایجاد کند و اگرچه تعاملی مقطعی را از مجیدی دیدیم اما پیدا بود که تماشاگر نمایش تعامل برای چند روز هستیم.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.