نیک سیرت: بعد از ماجرای لایو مسلمان با برانکو قرار گذاشتیم حرف نزنیم

نگفتم از وینکو متنفرم / مارکو فقط دستورات برانکو را اجرا میکرد /میگفتند مارکو مربی جهانی است، بدنسازهای ما هم جهانی هستند/ اگر کل اتفاقات دوران برانکو را مینوشتم 5 تا کتاب میشد /درباره وینکو همه چیز را ننوشتم چون خیلی برایش بد میشد / نکات مثبت و منفی برانکو در کتاب 80 به 20 است /ماجرای مسلمان تمام شد و رفت، دنبال زیربغل مار نگردید/همه معصوم هستند؟ هیچ کس در زندگیاش فحش نداده؟/ اتهام دلالی به برانکو درباره بازیکنان اوکراینی کاملاً غلط بود /برانکو به عرب گفت 21 روز بعد برمیگردد، حتی محل اردو را هم مشخص کرد
محمد قراگزلو/ اصغر نیک سیرت را حتماً خیلی از هواداران پرسپولیس میشناسند چرا که در بیشتر دوران حضور برانکو او را به عنوان مترجم کنار سرمربی محبوبشان دیده بودند و با چهره و صدایش آشنایی دارند.
نیک سیرت که مدتها در یوگسلاوی سابق زندگی کرده به زبان و فرهنگ کرواتها آشنایی دارد و از این جهت حدود یک سال بعد از جدایی پر صدای ایوانکوویچ از پرسپولیس و فوتبال ایران ناگفتههایش در آن دوران را در قالب کتابی روانه بازار کرده که بعد از یک هفته از فروش اینترنتی این کتاب به چاپ چهارهم رسیده و به نظر میرسد این استقبال با عرضه فیزیکی آن شدیدتر و گستردهتر مواجه شود.
نیک سیرت اهل ورزشهای رزمی است و کوهنورد قابلی هم به حساب میآید. میگوید اخیراً دوباره به دماوند رفته اما موفق به فتح قله نشده چون کولاک شده و در گروهش یکی دو نفر گم شدهاند.
دو سالی می شود که او به کشورهای یوگسلاوی سابق نرفته اما میگوید شاید 22 آذر به عنوان مترجم تیم ملی کشتی برای مسابقات جهانی راهی صربستان شود.
به بهانه انتشار کتاب «آقای پروفسور، ناگفتههای اصغر نیک سیرت» و حاشیههایش با او صحبت کردیم که خواندنی شد:
آقای نیک سیرت چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید این کتاب را بنویسید و منتشر کنید؟
- ببینید برای نوشتن این کتاب من از قبل با خود آقای برانکو موضوع را در میان گذاشته بودم و ایشان هم خیلی حمایت و استقبال کردند. خودشان هم گفتند دارند کتابشان را مینویسند که فقط به حضورشان در ایران محدود نمیشود و کل دوران کاری شان را مینویسند. با تشویق ایشان بود که کار را انجام دادم.
کتاب درباره اتفاقات و حواشی دوران حضور برانکو در پرسپولیس است؟
- اگر میخواستم کل آن وقایع را بنویسم شاید 5 تا کتاب میشد اما مهمترین اتفاقی که افتاده بود را نوشتم و درباره عملکردی که در تیم داشت حالا نه به آن شکل روزشمار بلکه به شکل داستانی.
فکر میکنم حدود یک هفته است که کتاب رونمایی شده. استقبال چطور بوده؟
- رونمایی که هنوز نشده و فقط فروش اینترنتی داشته و تقریباً یک هفته است که فروش اینترنتیاش آغاز شده و استقبال وحشتناک بوده. الان چاپ چهارم به پایان رسیده و فعلا تصمیم گرفته ایم تا چاپ ششم برویم. این در حالی است که اگر کتاب در مغازهها و کتابفروشیها عرضه شود حتماً استقبال بسیار بیشتری خواهد شد.
به نظر می رسد کتاب قطوری هم نیست. چقدر طول کشید بنویسیدش؟
- 178 صفحه شده. فکرش در من از دو سال پیش بود که آن را بنویسم و طی دو ماه آماده شد.
قبل از اینکه چاپ شود دادید آقای برانکو بخواند؟ ویراستاریاش چگونه بوده؟
- نه چون آقای برانکو که فارسی بلد نبود. من خودم نویسنده هستم و ویراستاریاش هم کردم. هر ناشری هم که میخواهد کتابی چاپ کند خودش میخواند و یک ویراستاری انجام میدهد.
منظورم این بود ترجمه کتاب را قبل از چاپ در اختیار برانکو نگذاشتید؟
- نه چون نمی شد 178 صفحه را از فارسی به کروات ترجمه کنم ولی خب ایشان روی اعتمادی که داشت پذیرفتند و در صفحه اینستاگرام خودشان هم تبلیغ کردند و خودشان هم یک متنی را برای کتاب نوشتند. موضوع کتاب خاطرات و حوادث روزهایی است که ما با هم بودیم و این را به رشته تحریر درآوردم و آقای برانکو هم به من لطف کردند.
آیا محتوای کتاب چیزی در خود دارد که برای من اهل رسانه یا هوادار دقیق و حساس پرسپولیس که در تمام آن سالها اتفاقات را رصد کرده داشته باشد؟ یعنی چیزهایی هست که ما از آن خبر نداشته باشیم و خواندنش برایمان جالب باشد؟
- بله من نیامدهام به مسائل کلیشهای بپردازم و فقط بگویم برانکو پروفسور فوتبال بود یا هر چی برانکو بگوید. همان صحبتهایی که هواداران عزیزمان مطرح کردند. یعنی نیامدم به آن روی شخصیت برانکو بپردازم و فقط از برانکو تعریف و تمجید کنم چون هیچ انسانی معصوم نیست و بالاخره اشتباه دارد.
پس چیزهایی در کتاب وجود دارد که هیچ کسی خبر نداشت و باید کتاب را خواند.
- بله. البته من یک گلهای از همکاران تان در رسانهها دارم چون بعضی رسانهها به مسائلی دامن میزنند و مسائل را به اشتباه مطرح میکنند. مثلاً یک چیزی که اتفاق افتاد مربوط به حضور آن دو بازیکن اوکراینی بود که گفتند برانکو دلالی کرده و توده مردم که از جزئیات خبر ندارند تحت تاثیر قرار میگیرند.
البته الان هواداران بیشتر تحت تأثیر فضای مجازی هستند تا رسانههای رسمی.
- حالا دیگر رسانهها مجازی شدهاند به نوعی اما واقعیت چیز دیگری بوده. من از صفر تا صد ماجرای بازیکنان اوکراینی و کلید خوردن انتقال آن بازیکنان در جریان بودم و در کتاب آوردهام.
درباره گولچ و بازیکنان حاشیهای دیگر چه؟
- گولچ نه ولی چون مسأله آن دو بازیکن اوکراینی را در بوق و کرنا کرده بودند، نوشتهام.
درباره جدایی بازیکنانی مثل طارمی، رضاییان و مسلمان که در مقاطعی با برانکو به مشکل خورده بودند هم چیزی نوشتهاید؟
آنها را هم آوردهام اما واقعیت را نوشته ام نه آن چیزهایی که شایعه شده بود و ارتباط میدادند به دروغ به این و آن. من گول رسانهها را هم نخوردم که به نفع اینور و آنور مسائل را ارتباط میدادند و به دقت همه چیز را نوشتهام. البته شاید برداشت من اشنباه بوده اما چیزی که حس کردهام را نوشتم.
من کتاب را نخواندم اما شنیدم شما به عملکرد مارکو استیلینوویچ بدنساز پرسپولیس در دوره برانکو انتقاد کردهاید.
- بله دقیقاً. عرض کردم من خودم ورزشکار بودم و مربی ورزش هستم. من دان 4 رزمی را دارم و از سال 58 یعنی بیش از چهل سال است که دارم ورزش میکنم و بدنسازی را میشناسم.
اما بحث بدنسازی فوتبال شاید یک بحث تخصصی باشد و هر کسی نتواند وارد جزئیاتش شود و انتقاد کند.
- نه، ببینید بدنسازی برای چه انجام میشود؟ برای اینکه بدنها آماده شود برای حرکت در فشار. درست است که فوتبال با رزمی متفاوت است اما من بدنسازی را میشناسم و انتقاد میکنم. خدای نکرده نمی گویم مارکو چیزی بلد نبود. او مربی بادانشی بود و دقیقاً میدانست چه کار میکند اما همان تمرینات را برانکو میگفت. یعنی آقای برانکو تعیین میکرد امروز به کار سرعتی نیاز داریم و فردا انفجاری. یعنی مدیریتش با آقای برانکو بود و جزئیاتش را مارکو انجام میداد که طبیعتاً در این کار استاد بود و آیتمها را انتخاب میکرد. یعنی مارکو به انتخاب خودش نمیآمد تمرین بگذارد و فقط اجرا میکرد. حالا یک جوری بین هواداران شایعه افتاده بود که ما در ایران بدنساز به این خوبی نداریم و همه بیسواد هستند و ایشان از مریخ آمده. من نمیخواهم از مارکو انتقاد کنم. ایشان فرد شایسته و با اخلاقی بود و اتفاقاً بچهها هم خیلی دوستش داشتند. اگر نگوییم همتراز آقای برانکو کمتر از او هم دوستش نداشتند اما تمام تمریناتش را الان میتوانید به سادگی در اینترنت پیدا کنید. ما خودمان الان مربی بدنساز در سطح جهانی داریم که مردم نمیشناسند. همه میگفتند مارکو مربی جهانی است منتهی ما در کشور خودمان هم مربی بدنساز جهانی داریم. مارکو بسیار با اخلاق و حرفهای بود اما همان طور که گفتم چارچوب تمرین را برانکو تعیین میکرد و ایشان حرکات را انتخاب میکرد و در اجرای آن بخش واقعاً استاد بود چون درسش را خوانده بود.
نوشتههای شما در این کتاب در خصوص وینکو بگوویچ هم خیلی سر و صدا کرده. ظاهراً شما نوشتهاید از او متنفرید.
- من ننوشتم متنفرم و فقط واقعیات را نوشتم. اتفاقات ناجوانمردانهای در مدت همکاری با ایشان رخ داد. نگفتم متنفرم. حالا بنده خدا ایشان در کرواسی است و اگر بشنود این را فکر میکند که چقدر از او بد نوشته ام و چهها گفتهام. ایشان یک عملکردی داشت که ورزشکارانه نبود. هر چند خیلی چیزها را ننوشتهام و اگر مینوشتم خیلی بد میشد.
حالا چه شد که به وینکو پرداختید چون کتاب مربوط به برانکو و دوران حضورش در پرسپولیس است.
- من خاطراتم را از سال 83 و زمانی که وارد فوتبال شدهام و مترجم میودراگ یشیچ بودم نوشتم. درباره همکاری با مربیان کروات نوشتم البته به طور گذرا و بعد به برانکو رسیدم. از سال 84،85،86 همین طور آمدم جلو تا رسیدم به سال 89 و 90 و زمان پاس همدان در لیگ یک که متأسفانه آن دوران حضور آقای بگوویچ بود. چطور بگویم. نمیخواستم به آن شکل روی همه چیز مارک خارجی بخورد. کالا،اشخاص و همه چیز. آقای بگوویچ خدمات زیادی کردند اما نخواستم ایشان را با آقای برانکو مقایسه کنم. نخواستم توهین کنم و خدای نکرده نمیخواستم در حقشان اجحاف کنم.
درباره سایر مربیان کروات هم چیزی نوشتهاید؟
- بله، مربیان کروات عموماً از یک مکتب فوتبالی می آیند و سوادشان عموماً در یک سطح است. یعنی آنهایی که دوره پرولایسنس را گذراندهاند. آنها در دانشگاه تربیت بدنیشان با گرایش فوتبال دو سال آموزش میبینند. برانکو و بقیه مربیان کرواتی که به ایران آمدهاند همین طورهستند اما تفاوت کیفیت اینها مربوط به تجاربشان است. آقای برانکو تجربه بالایی دارد اما هیچ کدام از این مربیان خلاقیت و پیگیری او را نداشتند و ندارند.
برانکو خیلی هم اهل سازش و تعامل بود و به شکل عجیبی با مشکلات باشگاه و فدراسیون کنار میآمد.
- اینها یک طرف، من بحث دانش فنیشان را میگویم. ایشان دوره آکادمیک را گذراندهاند ولی مربیان دیگر هیچ اقدامی نکردهاند. در کتاب و مصاحبهام هم گفتهام من همیشه به خانهاش میرفتم و گپ میزدیم و قهوه میخوردیم که من می دیدم پای اینترنت است و دارد یا آیتم تمرینی درمیآورد یا مطلب میخواند. میگفتم ول کن بیا بنشین اما میگفت اگر یک مربی روزی فکر کند مربی کاملی شده آن روز آغاز پایان اوست. فرق ایشان با بقیه مربیان همین است. الان خیلی از مربیان کروات میگویند مربی کاملی هستند و به ایران میآیند تا فقط پول دربیاورند اما برانکو واقعا کار میکرد.
از دراگان اسکوچیچ هم چیزی نوشتهاید؟
- نه چون ایشان را اصلاً نمیشناسم و با هم آشنایی نداریم. فقط یک بار برای جلسه بیرانوند با ایشان رفتم و یک ساعت حرفهایشان را ترجمه کردم.
محتوای کتاب درباره برانکو غالباً مثبت است یا به نکات منفیشان هم اشاره کردهاید؟
- ببینید کارنامه آقای برانکو در آن دوران چهارساله کاملاً مشخص است اما اگر بخواهم درصدبندی کنم باید بگویم درصد موارد مثبت به منفی 80 به 20 یا 90 به 10 است. مواردی هم که آوردهام چندان به چشم نمیآید.
درباره آخرین دیدارتان با برانکو قبل از ترک ایران هم نوشتهاید؟
- بله مربوط به همان دیداری است که با آقای عرب داشتند. همان شبی که میخواستند بروند.
اگر به کتاب لطمه نمیزند یک مقدار تعریف کنید.
- چرا لطمه میزند اما بگویم در هتل آزادی این جلسه برگزار شد و دو سه ساعت حرفهای نهاییشان را درباره پرداخت مطالبات برانکو مطرح کردند. دقیقاً یادم هست که آقای برانکو گفت 21 روز دیگر برمیگردم و حتی برنامه اردو را هم گفت که کجا برویم. آقای عرب هم گفتند باشد، در خلال این مدت پولتان را پرداخت میکنیم اما همه میدانیم که اینطور نشد.
بعد از حضور برانکو در الاهلی و تیم ملی عمان باز هم ارتباط تان با ایشان حفظ شده؟
- کم و بیش. الان هم در ارتباطیم و تقریبا هر 8-7 روز با هم حرف میزنیم.
فکر میکنید کتابتان چقدر بفروشد؟
- اگر نخواهم پیشداوری کنم هیچ وقت مشخص نمیشود. من یک شاهکاری را در سال 85 ترجمه کردم که ریشهاش به فرهنگ یوگسلاوی بود و اولین اثری بود که به زبان فارسی ترجمه میشد. رمان بلندی بود به نام قلعه و فکر میکردم خیلی خوب بگیرد اما هزار تا چاپ شد و بعد نایاب شد. این رمان را یک نویسنده بوسنیایی نوشته بود. اما این کتابی که نوشتم به تبع موقعیت و محبوبیت برانکو بین هواداران گرفت و حتماً از آن بیشتر استقبال خواهد شد و بارها و بارها تجدید چاپ میشود. فعلاً که تا چاپ دوازدهم تمدید کرده ایم و چهار تایش زیر چاپ رفته است.
درباره آن مسأله لایوی که با محسن مسلمان داشتید و خیلی حاشیهساز شد هم نوشتهاید؟
- نه در کتاب به آن نپرداختم چون یک مساله شخصی و مسخرهای بیش نبود.انسانها دوست دارند در حریم خصوصی یکدیگر سرک بکشند اما آن داستان اصلاً ربطی به برانکو نداشت. ما منتظریم یکی سوتی بدهد تا در بوق و کرنایش کنیم. انگار دیگران حرف بدی تا حالا نزدهاند و ناسزایی نگفتهاند. یعنی همه معصوم هستند؟ ما قرار گذاشتیم با آقای برانکو در این باره حرفی نزنیم و نه من نه ایشان مصاحبهای نکردیم.
اما یادم هست آن زمان شایعه اخراج شما مطرح شد و حتی چند روزی هم سر تمرین نرفتید.
- نه نشد. چنین چیزی نبود. من رفتم پیش برانکو و صحبت کردم. ایشان هم پذیرفتند. یکی دو روز اول به هر حال هجمه زیاد بود اما دیگر نخواستیم ماجرا را به کمیته انضباطی و جریمه بکشانیم.
اما محسن مسلمان گفته بعد از آن لایو برانکو دیگر او را نخواسته.
- به خدا من خبر ندارم چون تمرینات تمام شده بود ما همدیگر را ندیدیم و نمیدانم داستان مسلمان چه بوده اما مسلمان بچه بدی نیست. حالا یک اتفاقی است که افتاده و شما هم اصطلاحاً دنبال زیربغل مار نباشید و پی اتفاقی که چند سال قبل افتاده را نگیرید.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.