انتخاب در هیأت رئیسه (کمیته اجرایی) کنفدراسیون فوتبال آسیا

کمیته اجرایی در ساختار تشکیلاتی ایافسی، مسوول کلیه امور اجرایی تصمیماتی است که مطابق اساسنامه برای آن تعریف شده است و مقابل مجمع عمومی باید پاسخگو باشد.
بنابراین انتخاب در این کمیته بسیار با اهمیت تلقی می شود و فدراسیونهای فوتبال کشورهای مختلف برای انتخاب در این کمیته تمام سعی خود را میکنند.
قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، فدراسیون فوتبال ایران عضو این کمیته بود و حتی نماینده ایران به عنوان نایب رئیس ارشد و پس از استعفاء رئیس وقت ایافسی، به عنوان رئیس جانشین ارتقاء مقام پیدا کرد.
در این بخش ابتدا مطالب مرتبط با شرکت در اجلاس ایافسی برای اولین تجربه شخصی در سال ۱۹۸۵ بیان میشود. در قسمت دوم، انتخاب فدراسیون فوتبال ایران در کمیته اجرایی برای اولین بار پس از انقلاب برای دوره ۱۹۹۸-۲۰۰۲ مطرح خواهد شد و در پایان به انتخاب در کمیته اجرایی دوره ۲۰۰۲-۲۰۰۶ و نیز ۲۰۰۶-۲۰۱۰ اشاره میشود.
شرکت در اجلاس ایافسی برای اولین بار: مطابق با اساسنامه ایافسی، انتخابات کمیته اجرایی هر چهار سال یک بار توسط اعضای مجمع عمومی انجام میشود. مجمع عمومی هم هر سال یک بار تشکیل میشود. با توجه به اینکه در چهار سال متوالی در جلسات مجمع عمومی به همراه روسای فدراسیونهای وقت، (آقای سجادی، آقای مرتضوی و آقای پهلوان)، شرکت میکردم و در برگزاری مسابقات مختلف ایافسی به عنوان نماینده آنها انجام وظیفه میکردم، زمینه ارتباطات با مسئولان ایافسی فراهم شده بود.
در این جلسات، روسای فدراسیونهای ملی کشورهای آسیایی عضو، به طور ثابت و با حداقل تغییرات، شرکت میکردند و یاد ندارم در چهار سال برگزاری مجمع عمومی ایافسی که من در آن شرکت داشتم، رئیس فدراسیون فوتبال از کشورهای آسیایی تغییر کرده باشد و در طول چهار سال آنها را در جلسات مجمع عمومی ملاقات میکردم. این مسأله ثبات در مدیریت، یک مزیت برای ایافسی تلقی میشد. متأسفانه در عرض چهار سال به عنوان دبیر فدراسیون فوتبال با چهار رئیس همکاری داشتم. عوامل اجرایی و اعضاء کمیته اجرایی دائما این مسأله عدم ثبات را عنوان میکردند و عوامل و آثار منفی آن را به صورت دوستانه بیان می کردند.
همینطور در جلسات مجمع عمومی سالانه فیفا که هر ساله برگزار میشود، تغییرات روسای حدود ۱۹۰ کشور عضو در آن زمان به
ندرت دست خوش تغییرات می شد و به همین دلیل هر کدام از آن ها در کمیتههای مختلف عضو بودند.
از آنجا که با روسای فدراسیونها، اعضای هیأت رئیسه و عوامل اجرایی ایافسی، حد اقل دو بار در سال (جلسات مجمع عمومی فیفا و ایافسی) ملاقات داشتم، بین ما یک رابطه دوستانه بسیار خوبی با آن ها برقرار بود. همچنین تجارب کسب شده برای انتخاب در هیأت رئیسه (کمیته اجرایی) بسیار برایم ارزشمند بودند و به نظر می رسید با تلاش می توانستیم به عنوان یکی از اعضای کمیته اجرایی در انتخابات ۱۹۹۰ از طرف مجمع عمومی انتخاب شویم. به علت مسائل مختلف اما متاسفانه، پس از ریاست آقای پهلوان، به عنوان دبیر، نتوانستم با فدراسیون همکاری کنم و علیرغم مخالفت ریاست سازمان تربیت بدنی آن زمان، از مسئولیت دبیری فدراسیون فوتبال استعفاء دادم.
در این حالت، مسئولان جدید فدراسیون به علت درگیر شدن با مسائل مختلف داخلی نتوانستند به عنوان یکی از اعضاء کمیته اجرایی ایافسی در سال ۱۹۹۰ انتخاب شوند. و چهار سال دیگر باید تلاش میکردند تا زمینه های انتخاب در کمیته اجرایی ۱۹۹۴ فراهم شود. این فرصتهای مختلف برای انتخاب در کمیته اجرایی ایافسی یکی پس از دیگری در حال از دست رفتن بود.
همچنین روسای فدراسیون فوتبال بعدی یکی پس از دیگری به سرعت تغییر کردند و همگی به علت مسائل داخلی فرصت عضویت در کمیته اجرایی در ایافسی را از دست دادند. در واقع از سال ۱۹۹۰ تا سال ۱۹۹۷، یعنی در مدت هفت سال، چهار رئیس با اعضای جدید در هیأت رئیسه و عوامل اجرایی در فدراسیون فوتبال مشغول به کار شدند که به طور متوسط هر کدام کمتر از دوسال ریاست کردند. این وضعیت بیثباتی در مدیریت حداقلی (چهار سال)، در ایافسی حالتی را ایجاد کرده بود که آن ها نمی توانستند به هیچ یک از روسای جدید برای حضور در کمیته اجرایی متکی باشند. حضور نداشتن در کمیته اجرایی ایافسی باعث شده تا در تصمیمگیریهای اجرایی هیچگونه تأثیری نداشته و تابع بی چون و چرای تصمیماتی بودیم که در آن نقشی نداشته ایم.
اواخر سال ۱۳۷۶، علیرغم انتخاب تیم ملی فوتبال برای حضور در فینال جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، فدراسیون فوتبال دچار چالشهایی با سازمان تربیت بدنی شد که در نهایت منجر به استعفای آقای مهندس مصطفوی، رئیس وقت فدراسیون فوتبال، شد. رئیس بعدی، آقای مهندس صفایی فراهانی، از طرف رئیس سازمان تربیت بدنی منصوب شد.
انتخاب در کمیته اجرایی ایافسی برای اولین بار(۱۹۹۸-۲۰۰۲(: پس از انتصاب آقای صفایی فراهانی به عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال، مقرر شد همکاری نزدیکی به صورت غیررسمی با ایشان داشته باشم که پس از حدود هفت ماه به عنوان نایبرئیس وارد کار اجرایی در فدراسیون فوتبال شدم. اواخر سال ۱۳۷۷ باشگاه پرسپولیس برای مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا عازم بیروت بود که به عنوان نماینده فدراسیون به همراه آنها بودم و همچنین در جلسه آموزش مدیران فوتبال آسیا که از طرف ایافسی در بیروت در همان زمان برگزار میشد به همراه آقای مسعود معینی که به تازگی به عنوان مسوول کمیته آموزش منصوب شده بودند، شرکت کردم.
در جلسه آموزشی مدیران فوتبال آسیا، پس از ده سال مجددا دوستان قدیم از کشورهای مختلف از جمله آقای پیتر ولپان، دبیر کل ایافسی، را ملاقات کردم و در یک هفتهای که در بیروت اقامت داشتم چندین بار با مسوولان ایافسی جلسههای مختلف تشکیل شد که گزارش آن را به فدراسیون ارایه کردم. این جلسات منجر شد که فدراسیون فوتبال ایران در انتخابات کنفدراسیون فوتبال آسیا با تمام توان حضور پیدا کند تا بتواند در تصمیمگیریهای اساسی و اصلی ایافسی شرکت فعال داشته باشد و در این مسئله آقای ولپان راهکارهای سیاسی ورود به این مسند، عضویت در کمیته اجرایی ایافسی، را با صداقت مطرح کردند. البته حدود ده سال قبل یعنی سال ۱۳۶۸ چنین پیشنهادی مطرح شد و هم زمان اینجانب را به عنوان مسوول برگزاری مسابقات باشگاههای جنوب آسیا منتصب کرده بود که در اهواز برگزار شد و شاهین اهواز به عنوان نماینده ایران در آن مسابقات شرکت کرده بود. همان طور که پیش از این به آن اشاره شد به علت جدا شدن از مسئولیت دبیری فدراسیون این فرصت از دست رفت و از زمان شروع انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۷، به مدت ۲۰ سال، هر گز نتوانستیم در کمیته اجرایی ایافسی که هسته اصلی تصمیمات مهم در مورد فوتبال آسیا است عضویت داشته باشیم.
البته پا فشاری پیتر ولپان برای عضویت ایران در کمیته اجرایی ایافسی دلیلی داشت که به طور کلی از صحبتهای ولپان قابل درک بود و به شرح زیر هستند:
1- پیشینه بسیار قوی ایران در بالاترین سطوح تشکیلاتی ایافسی (قبل از انقلاب، رئیس فدراسیون فوتبال ایران توانست به عنوان معاون اول و سپس به عنوان جانشین رئیس ایافسی انتخاب شود.)
2- قدرت فنی فوتبال ایران در آسیا و سابقه درخشانش در مسابقات قهرمانی رده های ملی و باشگاهی.
3- وجود چالشهای زیاد ایافسی با نمایندگان کشورهای عرب.
4- حفظ موقعیت اجرایی و سیاسی و توازن بین قدرتهای فوتبال چهار منطقه آسیا ( در آن زمان گروه کشور های منطقه خاور دور نظیر ژاپن، چین، کره و ... و کشورهای آسه آن نظیر تایلند، مالزی، ویتنام و ... شدیداا از ولپان حمایت می کردند ولی منطقه غرب آسیا شامل کشورهای عربی دائما ولپان را به چالش می کشیدند و بنابراین ایران به عنوان یک کشور مستقل میتوانست برای ولپان یک امتیاز در غرب آسیا محسوب گردد. البته کشور های منطقه جنوب نظیر هند، پاکستان، بنگلدش نیز مشکلی با ولپان نداشتند.)
هنگام برگشت از بیروت به ایران، در جلسهای با ریاست فدراسیون فوتبال، امکان موفقیت در انتخابات کمیته اجرایی ایافسی را مطرح و استدلال خود را در انتخابات آینده ارایه کردم که مورد قبول واقع گردید و مقرر شد در جلساتی موضوع پی گیری شود.
در این زمینه آقای عزیزی را که از افراد بسیار خوشنام در روابط بین الملل کمیته ملی المپیک، و رئیس سابق روابط بینالملل فدراسیون فوتبال در زمانی که در پست دبیر فدراسیون انجام وظیفه می کردم، به آقای صفایی فراهانی معرفی و در خواست کردم آقای عزیزی یک هفته قبل از انتخابات ایافسی، در کوالالامپور، در کشور مالزی، مقر ایافسی، مستقر تا زمینههای کار را فراهم نمایند.
طی جلسات مختلف در تهران با ریاست فدراسیون، در رابطه با مسائل انتخابات بحثهای زیادی مطرح شد و به یاد ندارم که آقای مهندس صفایی فراهانی چشم بسته پیشنهاد یا نظری را قبول کرده باشند و دائماً پیگیر ریز کارها از زوایای مختلف و با مشورت با افراد صاحب نظر دستور به اجرا می داد. علی الخصوص مسائل برون مرزی اهمیت ویژهای برای ایشان داشت و بلافاصله ارتباط با رؤسای فدراسیونهای فوتبال کشورهای مختلف در دستور کار قرار گرفت تا زمینههای انتخاب در کمیته اجرایی فراهم شد.
پس از نامه نگاریهای مرسوم و رسمی، وارد یک کارزار حساس انتخاباتی شدیم که با کوچکترین اشتباه، ممکن بود همه تلاشها از بین برود. در روز موعود به همراه آقای صفایی فراهانی وارد کوالالامپور شدیم، همراه با کوله باری از هدایای در شأن جلسات و افراد مختلف.
طبق برنامهریزیهای از قبل تهیه شده توسط آقای عزیزی، هر روز با حدود ۱۵ رئیس فدراسیون فوتبال، به همراه هیأت همراه آنها، از کشورهای مختلف، جلساتی که آقای صفایی فراهانی آن را هدایت میکرد، ملاقات میکردیم.
طی تجارب بیش از ۲۵ سال، هرگز به یاد ندارم مسوولی از فدراسیون فوتبال کشوری را ملاقات کرده باشم و او اعلام کند که به شما در انتخابات رأی نخواهم داد! سیاست کلی برای همه واضح و روشن است که همگی در جلسات دو طرفه به هم میگویند ما شما را در اولویت خودمان قرار دادهایم! و همه سعی می کنند نشانهای از این بابت جهتگیریهای انتخاباتی خود بر جای نگذارند!
به عبارت سادهتر اینکه هیچکس در این زمینه به دیگری حرف راست نمی زند. بنابراین خیلی باید ساده اندیش بود که با شنیدن «شما در اولویت ما هستید» به جلسه رأیگیری که به صورت مخفی برگزار میشود، وارد شد. رأیگیری در روزها و بعضی اوقات ماهها قبل از جلسه رسمی انجام گرفته و این نشست و برخاستها بیشتر جنبه تشریفاتی و آشنایی دارد. بنابراین در یک ماه و نیم قبل از جلسه انتخابات که برای فعالیت سیاسی وقت در اختیار داشتیم، فدراسیون بسیار خوب و سازنده عمل کرد. جا دارد قبل از ورود به بحث انتخابات کمیته اجرایی ایافسی، به افراد کلیدی که نقش تعیین کنندهای در انتخابات داشتند و نیز نحوه ارتباط با آنها بیشتر توضیح داده شود.
مرحوم ال دبال از کشور عربستان و آقای حمام از قطر از اعضای کمیته اجرایی ایافسی و فیفا، در بین کشورهای عربی از جایگاه بسیار والایی بر خوردار بودند. در کشورهای منطقه آسه آن، آقای پل مونی از مالزی و آقای وراوی از تایلند که عضو کمیته اجرایی ایافسی و فیفا بود، از نفوذ بالایی در آن کشورها بر خوردار بودند. در کشورهای منطقه خاور دور آقای دکتر چانگ، عضو کمیته اجرایی ایافسی و نایب رئیس فیفا و آقای اوگورا از ژاپن، عضو کمیته اجرایی ایافسی، حرف اول و آخر را در آن منطقه می زدند. در منطقه جنوب آسیا آقای فرناندو مانیل، عضو کمیته اجرایی ایافسی از سریلنکا دارای نفوذ بسیار بالایی در آن منطقه بود.
در فرصتهای مناسب و طی سفرهای مختلف با هر یک از این دوستان جلسات غیر رسمی و دوستانه تشکیل می شد. به علت ارتباطات از قبل و نیز رفتن به استخر و سونا و نیز بازی فوتسال و کری خواندن و خلاصه آنچه می توانست به عنوان یک دوست نزدیک به کار گرفته شود انجام میشد. دعوت از این دوستان به ایران به مناسبتهای مختلف از جمله برگزاری کلاسهای داوری، مدیریت و ... باعث ارتباطات بسیار سازنده شد و در تمام این موقعیت ها آقای ولپان نمره خوبی به نحوه کار می داد و پیشنهادهای ایشان که برخاسته از تجارب سال های دور بود به خوبی مورد بهره برداری قرار می گرفت.
شب قبل از انتخابات آقای یوسف سرکال، نایب رئیس فدراسیون فوتبال امارات، من را دید و گفت مورد انتخاب ایران در بین کشورهای عربی، علیرغم توصیههای مرحوم الدبال، دچار تشدد آرا شده و دوست داریم خواستههای کشورهای عربی را از شما در یک جلسه، با حضور نماینده کشورهای عربی، مطرح کنیم. البته چیزی که آقای یوسف سرکال از ایران می خواست هماهنگی در انتخابات پستهای بسیار حساس از کشورهای مختلف بود و در واقع انتظار داشت ایران با کشورهای عربی در این زمینه همسو و دارای آراء هماهنگ شده باشد.
در سالن پشت اتاق جلسه در حال قدم زدن بودم تا من را به داخل جلسه دعوت نمایند. پس از دعوت به داخل جلسه و در هنگام ورود متوجه شدم آقای بلاتر، رئیس فیفا، به همراه آقای همام در قسمت بالی جلسه نشسته اند. آقای همام برای انتخاب آقای بلاتر برای پست ریاست فیفا هزینههای مالی زیادی کرده بود تا در مقابل رقیب، آقای یوهانسون، رئیس وقت یوفا، که او هم کاندید ریاست فیفا بود، پیروز شود.
اولین موضوعی که مطرح شد، هماهنگی با کشورهای عربی در کلیه مسایل سیاسی ایافسی و فیفا بود که در جلسات غیر رسمی در مورد آن بارها صحبت شده بود و در این زمینه آقای صفایی فراهانی حمایت خودشان را کامل اعلام کرده بودند. به هر حال چند دقیقهای که به من فرصت داده بودند نظرات فدراسیون فوتبال ایران را اعلام و پیشنهادهای عملی که هماهنگی کامل با کشورهای عربی داشت توضیح دادم. در زمینه پستهای ایافسی که قرار بود فردای آن شب در جلسه انتخابات تعیین شود هم کامل با آنها هماهنگی به وجود آمد و به نظر میرسید ابهامات برطرف شده است.
پس از برگشت به اتاق برای استراحت، مرحوم الدبال زنگ زد و گفت تمام مراحل انتخابات به صورت مخفی است و ما از کجا مطمئن باشیم که شما با ما هماهنگ هستید. از آنجایی که فدراسیون فوتبال ایران در این زمینه شفاف و بدون ابهام بود، به آنها گفته شد که اجازه بدهید ما رأی شما را برای انتخاب فدراسیون فوتبال ایران در جلسه ببینیم و ما هم رأی خود را نسبت به انتخاب شما در پستهای مورد توافق به شما نشان خواهیم داد.
ساعت ۱۰ صبح، جلسه رسمی انتخابات، پس از سخنرانیهای رسمی و معمول، مطابق با برنامه آغاز شد. پس از جمع آوری آرا و شمارش آن، برای اولین بار پس از انقلاب، با ۲۵ رأی در میان دو کشور اول به عضویت کمیته اجرایی ایافسی در آمدیم. با انتخاب ایران در کمیته اجرایی مقرر شد بنده به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال در جلسات شرکت کنیم. البته بسیاری از کشورهای عضو کمیته اجرایی ایافسی، از جمله ژاپن، چین، لبنان، سوریه و...، نایب رئیس خودشان را به عنوان نماینده برای شرکت در جلسات رسمی معرفی کرده بودند.
در اولین حضور خود در جلسه رسمی کمیته اجرایی، لیستی که با هماهنگی فدراسیون فوتبال برای عضویت نفرات در کمیتههای مختلف تهیه شده بود، به جلسه ارایه شد که تمام آنها مورد موافقت قرار گرفت. سیاست فدراسیون فوتبال این بود که تمام کسانی که قبلاً در کمیتههای ایافسی نقشی داشتند، نقش آنها حفظ شود و در صورت امکان، ارتقاء مقام پیدا کنند.
نفرات معرفی شده برای کمیتههای مختلف عبارت بودند از: آقای تیمسار نوآموز، عضو کمیته امنیت(قبلاً هم این مقام را داشتند)، آقای مهندس مصطفوی به عنوان عضو کمیته فنی (قبلا عضو علی البدل این کمیته بودند که به عنوان عضو اصلی، ارتقاء پیدا کردند)، آقای عزیزی، عضو کمیته رسانهها، آقای دکتر باقری، عضو کمیته پزشکی، آقای ترابیان، نایب رئیس کمیته فوتسال، آقای بیگلری عضو کمیته استیناف(قبلاً هم عضو این کمیته بودند) و این جانب علاوه بر عضویت در کمیته اجرایی به عنوان عضو کمیته مسابقات و بلافاصله به عنوان نماینده ایافسی در بازیهای کشورهای آسه آن که در برونهای(دارالسلام) برگزار میشد، انتخاب شدم (در ده سال قبل از آن به عنوان نماینده ایافسی مسئول مسابقات قهرمانی باشگاهها انجام وظیفه کرده بودم.)
چهار سال تمام به طور متوسط باید هر سه ماه یک بار در جلسات رسمی کمیته اجرایی ایافسی و کمیتههای مختلف که در آن عضو بودم، شرکت میکردم که اکثر آنها در کوالالامپور مالزی بود. یک دوره چهار ساله پر از خاطرات و تجربیات مختلف که بسیار آموزنده بودند، سپری شد. ضمن آنکه در کنار حضور در جلسات، در برگزاری مسابقات مختلف به عنوان مسوول و یا ماموریتهای ویژه برای ایافسی و فیفا انجام وظیفه میکردم(در مورد ماموریتها به طور مجزا به آن پرداخته خواهد شد.)
انتخاب در کمیته اجرایی (۲۰۰۲-۲۰۰۶) و نیز (۲۰۰۶-۲۰۱۰): حضور در کمیته اجرایی و انجام ماموریتهای مختلف برای ایافسی و فیفا و نیز خدمات افراد معرفی شده در کمیتههای مختلف و رابطه بسیار عالی رئیس فدراسیون فوتبال ایران با کلیه مسوولان ایافسی، همگی باعث شد کوچکترین مشکلی برای انتخاب در دوره بعد کمیته اجرایی وجود نداشته باشد. در ابتدا سیاست فدراسیون فوتبال برای نامزدی در پست نایب رئیسی ایافسی مطرح شد که با توجه به اینکه مدت زمان چهار سال سابقه در هیأت اجرایی برای نایب رئیسی کفایت نمیکرد و نامزدهای این پست بالای ۱۵ سال سابقه حضور در کمیته اجرایی داشتند، پیشنهاد شد که در این دوره هم در مقام عضویت در کمیته اجرایی بسنده شود. استدلال و پیشنهاد مطرح شده خوشبختانه مورد قبول فدراسیون قرار گرفت. در این دوره هم فدراسیون فوتبال توانست بالاترین رأی را برای عضویت در کمیته اجرایی به دست آورد.
مجدداً اعضای جدید برای کمیتههای مختلف از طرف فدراسیون پیشنهاد شدند که با تمام نفرات موافقت به عمل آمد. آقای صفاییفراهانی در این دوره موافقت کردند که در یکی از کمیتههای استراتژیک ایافسی حضور داشته باشند و نیز آقای دکتر غفاری در کمیته مسابقات انتخاب شدند. این جانب به عنوان عضو کمیته اجرایی، رئیس کمیته جوانمردانه و نیز عضو کمیته تجدید نظر اساسنامه ایافسی برای تهیه پیش نویس اساسنامه جدید انتخاب شدم. علاوه بر اینجانب، سه نفر حقوقدان از کشورهای هند، سنگاپور و سریلانکا برای کمیته تجدید نظر اساسنامه در نظر گرفته شدند که قرار شد پس از شش ماه پیشنویس اساسنامه جدید به کمیته اجرایی و سپس برای تائید نهایی به مجمع عمومی تسلیم شود. پس از شش ماه، پیشنویس اساسنامه تهیه و پس از تائید مجمع عمومی به کلیه فدراسیونهای عضو ارسال شد.
یک سال پس از حضور اعضاء در کمیتههای مختلف و انجام ماموریتهای گوناگون، به علت وجود چالشهایی بین فدراسیون فوتبال و رئیس جدید سازمان تربیت بدنی، رئیس فدراسیون فوتبال از سمت خود استعفاء کرد و آقای دکتر دادکان به عنوان سرپرست مشغول به کار شدند.
به توصیه آقای صفایی فراهانی قرار شد در پستهای مختلف فدراسیون، نفرات همکاریهای خودشان را ادامه بدهند. پس از دو ماه همکاری با آقای دادکان و توافق نداشتن در مسائل مختلف، علی الخصوص مسائل برون مرزی، طی نامه کوتاهی از سمت خود در فدراسیون فوتبال استعفاء کردم.
با توجه به هجمه فشارهای سازمان تربیت بدنی و دخالتهای آن در فدراسیون فوتبال، و نیز تحمیل یک بند غیر قانونی در اساسنامه که دخالت رئیس سازمان را در جابهجایی ریاست آن باز می گذاشت، فیفا و ایافسی آن را دخالت دولت در کار فدراسیون تلقی میکردند. علی رغم استعفاء از سمت خود در فدراسیون فوتبال ولی هنوز در جلسات رسمی کمیته اجرایی ایافسی و نیز کمیته «فدراسیون های ملی» فیفا انجام وظیفه می کردم.
مورد ایران، یعنی دخالت دولت در کار فدراسیون، به مرحله بسیار حساسی رسیده بود و برای جلوگیری از تعلیق فدراسیون، در تمام موارد سعی می کردم با وقتکشی این مسأله را در داخل کشور از طریق مسوولان حل کنم. در داخل کشور، سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال زیر بار مقررات فیفا نمی رفتند و مسأله را جدی نمی گرفتند. فیفا معتقد بود طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال، که به تائید دولت و فیفا رسیده، رئیس فدراسیون فوتبال توسط مجمع عمومی فدراسیون باید جابهجا شود و استعفای آقای صفایی فراهانی باید در مجمع عمومی مطرح و حل و فصل می شد و رئیس سازمان تربیت بدنی نمی توانست بر خلاف اساسنامه، استعفای آقای صفایی فراهانی را بپذیرد و آقای دادکان را به عنوان سرپرست منصوب کند.
از دو طرف تحت فشار قرار گرفته بودم و به طور دائم از طرف فیفا و ایافسی تماس تلفنی داشتم و در داخل کشور هم گوش کسی بدهکار این حرفها نبود. کار در داخل کشور به جایی رسید که مسوولان از طریق رسانهها بنده را مجری برنامههای اجانب معرفی کرده بودند!
دیگر کارد به استخوان رسیده بود و کاری از دستم بر نمی آمد و علیرغم فرصتهای به دست آمده برای فدراسیون و خود، اجباراً از تمامی سمتهای خود در ایافسی و فیفا کنارهگیری کردم (در مورد این موضوع و ادامه ماجرا تا تعلیق فدراسیون فوتبال، به تفصیل در بخش جداگانه شرح داده ام.)
پس از ترک کارهای اجرایی در فوتبال، به کارهای آموزشی و تحقیقات دانشگاهی، که به طور کامل در راستای موضوعات علمی فوتبال بود، پرداختم که فرصت خوبی برای کارهای علمی به شمار میرفت.
علیرغم کنارهگیری از تمام سمتهای رسمی خود از ایافسی و فیفا، دو ماه بعد، از طرف ایافسی برای انجام ماموریتی در بنگلادش و افغانستان دعوت شدم. برای ارایه گزارش ماموریتها به مالزی رفته بودم که در آنجا از طرف آقای همام دعوت به کار در ایافسی شدم. بدون اینکه این انتخاب کوچکترین ارتباطی با فدراسیون فوتبال ایران داشته باشد. این پیشنهاد با تشویق دوستان نزدیک، مورد موافقت قرار گرفت و در پروژه آسیا ویژن قرار داد دو ساله بسته شد که در کوالالامپور مستقر شدم(در این زمینه به طور مجزا تشریح خواهد شد.)
پس از استعفای اینجانب، آقای تیمسار نوآموز به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال در جلسات کمیته اجرایی ایافسی برای سه سال باقی مانده شرکت می کردند. متأسفانه به علت آگاهی محدود اهالی فوتبال و مسوولان ورزش، این موقعیت بسیار مهم که می توانست منجر به انتخاب در پست نایب رئیس ایافسی و پس از یکی دو دوره حتی برای ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا که استمرار طولانی مدت و با حمایتهای همگانی را در آسیا طلب می کرد، به راحتی از دست برود.
البته در یک فرصت استثنایی، در دوران کمیته انتقالی، این جانب و آقای دکتر غفاری مصراً از آقای صفایی فراهانی به عنوان رئیس کمیته انتقالی، علی رغم عدم علقه و مخالفت ایشان، پیشنهاد شد که از فرصت بدست آمده برای انتخابات کمیته اجرایی ایافسی در دوره ۲۰۰۶-۲۰۱۰ که هنوز زمینه های انتخاب سوسو می زد تلاش نماید. این اتفاق با توجه به ارتباطات سالهای پیش به نحو احسن اتفاق افتاد و آقای صفایی فراهانی به عنوان عضو کمیته اجرایی برای دوره ۲۰۰۶-۲۰۰۱۰ انتخاب شد.
از آنجایی که اطلاعات معتبر در مورد عدم انتخاب فدراسیون در کمیته اجرایی در دوره ۲۰۱۰-۲۰۱۴ نداشته از اظهار نظر معذورم. ولی بر اساس اطلاعات دریافتی از رسانهها چنین برداشت می شود که فدراسیون فوتبال نتوانسته از تجارب گذشتگان در این موضوع استفاده نماید و شناخت محدود از روند سیاست موجود در ای اف سی باعث این محرومیت در قرار گرفتن در یکی از پستهای اصلی تصمیم گیری در فوتبال آسیا شده است.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.