همه چیز برای فروش

بعد از چند ماه بیکاری بار دیگر سر از نیمکت تیمی دیگر درآورد و به تبریز رسید؛ به یکی از بیرحمترین نیمکتهای فوتبال ایران که با کسی شوخی ندارد. روی کاغذ انتخاب او ریسک بزرگی بود. هم برای تبریزیها که نمیدانند چطور هوادارانشان را آرام کنند و هم برای خود زونیمیر سولدو.
ایران ورزشی: تبریز حالا بار دیگر یک چهره مدعی را روی نیمکت تیم محبوبش میبیند. پدیده یک دهه اخیر فوتبال ایران که شور و شعف فوقالعادهای به فوتبال ایران تزریق کرده علیرغم همه شایستگیهایش تاکنون نتوانسته به قهرمانی در لیگ برسد. این بزرگترین آرزوی تیتیها در تبریز است.
عوامل فراوانی در این مسأله نقش داشته که یکی از آنها مربی و مدیر اصلی تیم بوده. تراکتور در این سالها یکی از بیثباتترین نیمکتهای ایران را داشته و مدام شاهد تغییرات گسترده روی آن بوده. این نیمکت چنان بیرحم است که بعید است در حال حاضر یک مربی ایرانی جرأت نشستن روی آن را داشته باشد. تماشاگرانی که تنها خواستهشان جام است، در کنار مدیرانی دمدمی مزاج موجب میشود تا هر مربی بعد از چند تجربه با تبریز بدرود بگوید. حالا و در یک سال اخیر علاوه بر ماجرای مربی، مدیریت این تیم هم دستخوش تغییراتی شده است. همین تغییرات هم بر تیم سایه انداخت تا یکی از پر رفت و آمدترین نیمکتهای فوتبال ایران برای تبریزیها باشد. از سال ۱۳۹۹ تا کنون ساکت الهامی، علیرضا منصوریان، مسعود شجاعی، رسول خطیبی، فراز کمالوند، فیروز کریمی و حالا زونیمیر سولدو روی این نیمکت نشستهاند. یعنی هر سه ماه یک مربی به تراکتور آمده. همین آمار به خوبی نشان میدهد که وضعیت مدیریت این تیم چگونه تلاش دارد آرزوهای تماشاگران تبریزی را بر باد دهد.
اما آیا نشستن زونیمیر سولدو روی نیمکت تیتیها هم سه ماه به طول میانجامد؟ آیا او برف زمستانی تبریز را خواهد دید؟ واقعیت این است که زونیمیر سولدو مربی کاربلدی نیست. بازیکن خوب و مؤثر و بزرگی بود ولی مربی کارنامهداری نیست. به جز مربیگری در دیناموزاگرب که فصل مشترک همه مربیهای کروات با هر کیفیتی است، او چندان زندگی روتینی در دنیای مربیگری نداشته. بعد از دینامو یک فصل به کل رفت و سپس 7 سال بیکار بود و بعد از آن به عنوان دستیار ماگات به سوپرلیگ چین رفت. در چین یک سال دوام آورد و بعد بار دیگر 3 سال بیکار بود. بار دیگر مربیگری را از لیگ اتریش و آدمیراواکر شروع کرد و خیلی زود به خاطر نتایج ضعیف اخراج شد و آدمیراواکر را در انتهای جدول رها کرد.
بعد از چند ماه بیکاری بار دیگر سر از نیمکت تیمی دیگر درآورد و به تبریز رسید؛ به یکی از بیرحمترین نیمکتهای فوتبال ایران که با کسی شوخی ندارد. روی کاغذ انتخاب او ریسک بزرگی بود. هم برای تبریزیها که نمیدانند چطور هوادارانشان را آرام کنند و هم برای خود زونیمیر سولدو که واقعاً به یک اخراج دیگر در کارنامهاش نیاز ندارد. نتایج اولیه سولدو البته امیدوارکننده بود ولی روزهای سخت و زمستان سخت تبریز هنوز در پیش است.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.