هیأتهای فوتبال همچنان تأثیرگذار در مجمع
اساسنامه اصلاح شد اما انتخابات همان انتخابات است

فرشاد کاس نژاد
ایران ورزشی: انتخابات فدراسیون فوتبال شاید نزدیک باشد اما تغییرات اساسنامه در ترکیب مجمع آنچنان تأثیرگذار نبود که قدرت هیأتهای فوتبال در انتخابات کم شود. فدراسیون فوتبال شعباتی دارد که همیشه در انتخاب رئیس فدراسیون صاحب حق رأی هستند و این میتواند هر انتخاباتی را دچار تصمیمات یکپارچه و داخلی در نهاد فدراسیون فوتبال کند.
اساسنامه فدراسیونها با توجه به تعداد پرشمار هیأتهای استانی در ایران همیشه برای بقای رئیس فدراسیون یا انتخاب نفر بعدی با سلیقه رئیس پیشین انعطاف دارد و این همان چیزی است که علی کفاشیان و مهدی تاج و امیر عابدینی (یار و همراه آنها در انتخابات پیشین) خوب بلدند. معادلهای ساده یا در واقع معاملهای ساده در فوتبال ایران.
حتی بزرگترین چهرههای فوتبال ایران نمیتوانند در این معادلات تأثیری بگذارند و شخصیت ورزشی بزرگ آنها هم نمیتواند توجه مجمع را جلب کند. موضوع حفظ یک حرفه محلی برای رؤسای هیأتهاست و بسیاری از آنها آنچنان از مباحث مهم فوتبال دورند که دغدغهای درباره موضوعات کلیدی آینده فوتبال ندارند و چندان مهم نیست که فردا در فوتبال چه خواهد گذشت و تصمیمات به دست چه کسی گرفته خواهد شد و چه اندیشهای با رئیس جدید به فوتبال میآید. بلکه مهم این است که آنها میتوانند روابطی را که معلوم نیست چه حاصلی برای فوتبال دارد، با فدراسیون حفظ کنند، از بودجههای کوچک برای هیأت تا سفرها و فرصتهای دیگر مثل حضور در انتخابات شورای شهر.
برای فوتبال ایران نه بر اساس یک لابی و همفکری بزرگ، بلکه بر اساس مسائل شغلی کوچک و شخصی بزرگترین تصمیم گرفته میشود و رئیس فدراسیون از دل چنین دغدغهها و موضوعاتی سر بیرون میآورد. شما حتی با یک هیولای تصمیمساز مواجه نیستید، بلکه با روابطی در هم تنیده و کوچک مواجهید که اهدافی کوچک در آن نهفته است. یک تصمیم بزرگ از دل رابطههای کوچک.
این انتخابات دغدغههای بزرگ اقتصادی فوتبال را در خود ندارد، این انتخابات نمیداند با تصمیمات غلط که محصول ناآشنایی مدیران با مناسبات فوتبال است، چه بلایی بر سر فوتبال میآورد و چه بدهیهای چند صد هزار دلاری را روی دست فوتبال میگذارد، این انتخابات از دغدغه بزرگ باشگاهها غافل است، دغدغهاش فوتبال نیست، بلکه دغدغهاش یک ساختمان اداری کوچک گوشه این استان و آن استان است.
در سالهای گذشته دفاتر هیأت فوتبال فقط محل ثبت کاغذی قراردادهای بازیکنان و مربیان بود که با قوانین جدید حتی لازم نیست ثبت قرارداد در هیأت فوتبال انجام شود و نمایش ثبت قرارداد در هیأتها فقط به کار عکاسهای خبری میآید. لیگهای استانی اغلب با نازلترین کیفیت برگزار میشوند و یکی دیگر از وظایف هیأتها صدور مجوز و نظارت کیفی به کار مدارس فوتبال است که نتیجه این نظارتها همین کیفیت نازلی است که از رشد قارچگونه مدارس فوتبال در هر شهر ایران میشناسید.
رؤسای هیأتهای استانها نیز مثل انتخابات فدراسیون فوتبال با تعداد آرای تأثیرگذار و تعیینکننده هیأتهای شهرستانها انتخاب میشوند. رؤسای هیأتهای هر استان، رؤسای هیأت شهرستانها را انتخاب میکنند و خود در دوره بعدی انتخابات از منتخبین خود رأی میگیرند. شهرستانهایی در ایران هیأت فوتبال دارند که هرگز باشگاهی ندارند و معلوم نیست زمینه فعالیت آنها چیست. تصور کنید رئیس هیأت فوتبال یک شهرستان کوچک هر روز به دفتر کارش میرود و خودش هم نمیداند برای چه کاری به هیأت فوتبال رفته و قرار است امروز چه کار کند.
انتخابات فدراسیون فوتبال در چند دهه اخیر همواره تحت تأثیر آرای رؤسای هیأت فوتبال استانها بود، چون آرای آنها پرشمار است و تقسیم قدرت در مجمع را ناعادلانه میکند. فیفا اما نظارت چندانی بر این بخش از آییننامه انتخابات ندارد و بدیهی است که ناظر بر انتخابات هیأتهای استانها و شهرستانها نیست که بداند با چه ساز و کار اعجابآوری آنها به ریاست هیأت فوتبال استان یا شهرستان خود میرسند. رؤسای هیأتها نمیتوانند خود از دل انتخاباتی شائبهبرانگیز بیرون بیایند و در انتخابات دیگری از حق رأی خود به نفع آینده فوتبال استفاده کنند.
کپی
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.