مراقب بــودم مقابل یزدانــی خرم دست از پا خطا نکنــم

عمر رفاقتش با یزدانی خرم، نسبت به خیلی از ورزشیها بیشتر است و به روزهای کودکی و نوجوانی برمیگردد. خاطرات علی کفاشیان از محمدرضا یزدانی خرم، از زمان حضورش در سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، عقبتر میرود و به 60 سال قبل میرسد. زمانی که او پسربچهای 5 ساله بوده و یزدانی خرم نوجوانی 13 ساله.
ایران ورزشی - عمر رفاقتش با یزدانی خرم، نسبت به خیلی از ورزشیها بیشتر است و به روزهای کودکی و نوجوانی برمیگردد. خاطرات علی کفاشیان از محمدرضا یزدانی خرم، از زمان حضورش در سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، عقبتر میرود و به 60 سال قبل میرسد. زمانی که او پسربچهای 5 ساله بوده و یزدانی خرم نوجوانی 13 ساله.
وقتی نام یزدانی خرم به میان میآید، کفاشیان حرفهای جالبی برای گفتن دارد. خاطراتی که تا به حال دربارهاش حرف نزده: «من و آقای یزدانیخرم از بچگی در یک محل بودیم. کوچه اردیبهشت، خیابان نواب. 8،7 سال فاصله سنی داشتیم و من با برادر سوم خانواده یزدانی خرم همسن بودیم. محمدرضا همیشه حکم بزرگتر ما را داشت و از همان 12، 13 سالگی، نشان داد که توان مدیریتی دارد. همان موقع هیأت محل را سازماندهی میکرد و همه ما را به هیأت میبرد. پدر مرحومم خیلی قبولش داشت و به من میگفت باید حرفش را گوش کنی. همه ما از او حساب میبردیم و من خیلی مراقب بودم، مقابلش دست از پا خطا نکنم.» کفاشیان حرفهایش از روزهای کودکی را اینطور ادامه میدهد: «او از بچههای محل مراقبت میکرد که کسی در مسیر بیراهه نرود. حتی وقتی به شرکت دخانیات رفت، آن دسته از جوانان محل که پتانسیلش را داشتند که به سمت خلاف بروند را استخدام کرد و خودش مراقبشان بود. در پارسخودرو هم همین رویه را ادامه داد. ورزشی نبود اما یادم هست که آن موقع، یکسری از دوومیدانیکاران را که مشکل شغل داشتند، استخدام کرد.» رئیس سابق فدراسیون فوتبال از نحوه ورود یزدانیخرم به ورزش میگوید: «آقای غفوری فرد با او دوستی داشت. به همین خاطر وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی شد، او را به ورزش دعوت کرد. دکتر غفوری فرد این استدلال را داشت که حضور غیرورزشیها به واسطه روابطی که در بیرون از فضای ورزش دارند، میتواند به ورزش کمک کند. به همین خاطر یزدانی خرم، اولین مدیری بود که به سراغش رفت و انصافاً او از همان سال، در هر جایی که بود، از خودش اثر خوبی به جا گذاشت.» او ادامه میدهد: «با همان چیزهایی که از کودکی در ذهنم مانده بود و بعد اتفاقهایی که در والیبال و کشتی رقم زد، میگویم که توان مدیریت از بچگی و بهصورت ذاتی در یزدانی خرم بود. آن زمان که مسئول بند «ب» (درباره خصوصیسازی) بود، توانست وزارتخانههای زیادی را مجاب کند که به ورزش پول بدهند. من آن موقع معاون سازمان بودم و بخوبی میدانم که یزدانی خرم چه کمک بزرگی به ورزش کرد. در والیبال و کشتی هم به همین شکل بود. یک زمانی ژاپن را میدیدیم، وحشت میکردیم اما یزدانی خرم مقدماتی فراهم کرد که حالا به سکو در المپیک و جهان فکر میکنیم.» دبیر کل سابق کمیته ملی المپیک درباره جدایی یزدانی خرم از ورزش هم میگوید: «وقتی به موضوعی نقد داشت، نمیتوانست سکوت کند. مدیران بالادستی هم خیلی این روحیه را برنمیتابیدند. هر چیزی که میدید، حق است، میگفت. آخر سر هم به خاطر همین موضوع او را برداشتند.» کفاشیان به حضور در جمع ورزشیهای مؤتلفه هم اشاره میکند: «به خاطر ترافیک، من برخی جلسات را نمیرفتم. آقای یزدانی خرم هفتهای دو سه بار با من تماس میگرفت و یادآوری میکرد که جلسات را بروم. به ایشان قول داده بودم که هفته دیگر میروم. تا اینکه شب یکشنبه، ساعتی قبل از فوتشان در گروهی که داریم پیغامی گذاشتند و بعد ما این خبر بد را شنیدیم.»
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.