حذف ما از بازار توسعه فوتبال

باشگاههای ایرانی آنچنان در از دست دادن بازیکن بدون خلق درآمد تبحر وارونه دارند که درآمد ۴۰۰ هزار یورویی استقلال از انتقال پیشین اللهیار صیادمنش به زوریا لوهانسک و انتقال فرضی او به هال سیتی مایه تعجب است. حتی بیش از باشگاه مبدأ، هواداران استقلال پیگیر دستیابی به این درآمد هستند. رد و بدل شدن چنین مبالغی از بدیهیات دنیای نقل و انتقالات فوتبال است اما باشگاههای ایرانی همه کار میکنند تا درآمدهایی نظیر این را از دست بدهند.
ایران ورزشی - باشگاههای ایرانی آنچنان در از دست دادن بازیکن بدون خلق درآمد تبحر وارونه دارند که درآمد ۴۰۰ هزار یورویی استقلال از انتقال پیشین اللهیار صیادمنش به زوریا لوهانسک و انتقال فرضی او به هال سیتی مایه تعجب است. حتی بیش از باشگاه مبدأ، هواداران استقلال پیگیر دستیابی به این درآمد هستند.
رد و بدل شدن چنین مبالغی از بدیهیات دنیای نقل و انتقالات فوتبال است اما باشگاههای ایرانی همه کار میکنند تا درآمدهایی نظیر این را از دست بدهند.
همیشه باید یادی کرد از جدایی سردار آزمون ۱۸ ساله از سپاهان و پیوستنش به روبین کازان، انتقالی که هیچ درآمدی برای باشگاه ایرانی نساخت و درآمد از انتقالهای بعدی ستاره ایرانی در لیگ روسیه نیز صفر است.
یا باید یادی کرد از انتقال علیرضا جهانبخش از داماش به انئیسی که با منحل شدن باشگاه داماش به دست مدعیترین مدیر باشگاه در ایران -امیر عابدینی- درآمدهای سرشار فوتبال فقیر گیلان به باد رفت.
اینها فقط نمونههای مشهور این ماجراها هستند. باشگاه ایرانی عادت و علاقه، هیچکدام را برای خلق درآمد از فروش بازیکن ندارد و از دل جریان نقل و انتقال بازیکن فقط بدهی انباشته میکند. یک سوءمدیریت پر تکرار که مدیران ناآشنا با مناسبات اقتصادی فوتبال هر بار رقم میزنند و بعد با افتخار از پرداخت کردن بدهیها از محل بودجههای عمومی حرف میزنند. اغلب به اندازه سر دردآوری هم حرف میزنند.
باشگاهی مثل استقلال -یا پرسپولیس و سپاهان و دیگران- نه تنها باید از انتقال پدیدههای جوان خود درآمد بسازند و باید بدانند که جایگاهشان در بازار فوتبال فروش پدیده است، بلکه باید از محل استخدام بازیکن خارجی و فروش آن در بازار آسیایی به درآمد برسند. اما باشگاههای ایرانی جز در موارد انگشتشمار -مثل صیادمنش- پدیدهها را بدون خلق درآمد از دست میدهند و به بازیکنان خارجی پس از ایجاد بازار برای آنها -در قطر و امارات- بدهکار
میشوند.
مسأله این نیست که مدیران باشگاهها در ایران ناآشنا با فوتبال هستند، بلکه مسأله اصلی این است که مناسبات اقتصادی ورزش را نمیشناسند، ایده ندارند و از همه بدتر اینکه چیزی تحت عنوان درآمدسازی برای آینده در ذهن آنها معنا ندارد.
نه فقط باشگاه استقلال بلکه باشگاه پدیده ساری که اولین باشگاه اللهیار صیادمنش است، باید از انتقالهای او درآمد داشته باشند تا چراغ جریانی بهنام فوتبال همه جا روشن بماند. فلسفه این توزیع ثروت در بازار فوتبال، توسعه فوتبال است. ما خود را از این بازار حذف کردهایم، مگر در موارد استثنایی مثل درآمدی که برای استقلال ایجاد شده است.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.