گمشدگان!

استقلال از فصل دوازدهم به این سو، به واقع سیر نزولی را در ساختن مهاجمان طی کرده و انگشتشمار بازیکنانی بودند که موفق شدند نبض سکوها را به دست بگیرند و خود را به گلزنهایی محبوب تبدیل سازند
ایران ورزشی - تبدیل شدن به مرد اول خط حمله استقلال دشوار است. این واقعیت را تعداد بازیکنانی که توفیق گلزنیهای مکرر در خط آتش آبیها را نداشتند، به اثبات میرساند. شاید افت کلی آبیها بعد از قهرمانی در لیگ دوازدهم نقشی کلیدی در ساخته نشدن مهاجمان گلزن داشته اما پرواضح است که عملکرد شخصی بازیکنان و ناتوانی آنها برای هماهنگی با اتمسفر این تیم نیز مسأله مهمی بوده که آنها را از رسیدن به اهداف بزرگ دور کرده است.
امین قاسمینژاد که به تازگی از استقلال جدا شد و نتوانست در خط حمله تیمش به مردی گلزن تبدیل شود، تازهترین مهاجمی است که در دایره گلزنهای ناکام تاریخ باشگاه استقلال قرار میگیرد... .
پیش از او آرش افشین، حسن بیتسعید، بختیار رحمانی، روحالله باقری، الحاجی گرو، مرتضی تبریزی و حتی داریوش شجاعیان در این قاب قرار گرفتند. بازیکنانی که با سروصدای بسیار با استقلال قرارداد منعقد کردند تا شاید مردانی اثرگذار در خط حمله باشند، اما هیچ یک به توفیقی دست نیافتند.
در همه این سالها که این قبیل بازیکنان در خط حمله استقلال به چهرههایی ناکام تبدیل شدند البته بودند مردانی که بخوبی توانستند خود را با شرایط بازی در این تیم بزرگ وفق دهند و اثرگذار باشند.
مامه تیام، شیخ دیاباته و مهدی قایدی بازیکنانی بودند که نقشی انکارناپذیر در گلهای به ثمر رسیده استقلال در ادوار گذشته داشتند. تا حدی کاوه رضایی نیز در رسیدن به این مهم موفق بود اما او را نه میشود در دایره مردان کاملاً موفق خط حمله قرار داد و نه بازیکنانی که با ناکامی این باشگاه را ترک کردند. در کنار کاوه رضایی باید بهنام سجاد شهباززاده نیز اشاره کرد. او نیز عملکردی متوسط را در استقلال از خود به جا گذاشت اما وضعیت این دو بعد از خروج از استقلال کاملاً دگرگون شد. شهباززاده 3 فصل پیدرپی است که در سپاهان میدرخشد و کاوه رضایی نیز شرایط نسبتاً ایدهآلی را در بلژیک سپری میکند که به دفعات در لیست تیم ملی هم قرار گرفته است.
خارج از این دایره اما هرگز نمیتوان مهاجمان موفقی را از میان مردانی که نامشان برده شد یادآور شد. مرتضی تبریزی، حسن بیتسعید و حتی بختیار رحمانی با چنان هیاهویی با استقلال قرارداد منعقد کردند که تصور میشد این بازیکنان قادرند خاطرات شیرین گلزنی مردانی همچون فرهاد مجیدی، آرش برهانی و رضا عنایتی را در ذهن تداعی کنند اما این بازیکنان حتی نتوانستند درصد کمی از کامیابی سیاوش اکبرپور را که غالباً مهاجم مکمل بود در استقلال به جا بگذارند. آنها حتی به اندازه محمد قاضی نیز در استقلال اثرگذار نبودند.
شاید بخشی از این فرایند حاصل موج خبری باشد که پیش از حضور این بازیکنان در استقلال به پا شده است اما فارغ از این تحلیل احساسی روشن است که مردان فوقالذکر از نظر فنی در حد و اندازه چنین باشگاهی نبودهاند و هرگز نتوانستند به انتظارات عظیمی که همواره از سوی هواداران استقلال وجود داشته پاسخ دهند.
استقلال از فصل دوازدهم به این سو، به واقع سیر نزولی را در ساختن مهاجمان طی کرده و انگشتشمار بازیکنانی بودند که موفق شدند نبض سکوها را به دست بگیرند و خود را به گلزنهایی محبوب تبدیل سازند.
میلاد میداودی نیز باوجود آنکه تداوم آنچنانی در استقلال نداشت، حتی اسماعیل شریفات نیز در اندک دوران حضورشان در راه گلزنی موفق بودند اما به واقع همه این نامها نیز به کفش طلای لیگ برتر دست نیافتند.
در تأیید ناکامی مهاجمان استقلال همین قدر کافی است که به دوری چندین ساله از کفش طلا اشاره کرد. تنها در لیگ نوزدهم بود که شیخ دیاباته با 15 گل زده در صدر جدول گلزنان لیگ برتر قرار گرفت اما در دیگر ادوار بازیکنان استقلال از رسیدن به این مهم محروم ماندند.
روزی که مرتضی تبریزی به استقلال پیوست سیمای بازیکنی گلزن در خط حمله تصویر میشد. تبریزی ذوبآهن اما فرسنگها از تبریزی استقلال فاصله داشت و باوجود تمام فرصتهایی که در اختیار این بازیکن قرار گرفت، او هیچ گاه به آن بازیکن آرمانی روزهای درخشش در ذوبآهن تبدیل نشد.
حسن بیتسعید نیز در استقلال خوزستان بازیکنی زهرآگین بود. او اما در استقلال بدترین دوران فوتبالیاش را سپری کرد.
بختیار رحمانی که جام جهانی هم دیده بود، برای همین منظور به استقلال ملحق شد اما اثری از آن بازیکن گلزن هرگز در استقلال دیده نشد تا او نیز بسرعت به سمت درهای خروجی استقلال حرکت کند.
درباره روحالله باقری نیز همین تصورات در ذهن تداعی میشد. شاید باور این بود او که با 80 بازی و 20 گل زده آقای خط حمله خونه به خونه بود، در استقلال نیز همان پایداری را خواهد داشت اما باقری نیز خیلی زود در سراشیبی سقوط قرار گرفت. الحاجی گرو نیز علاوه بر ناکامی و به جا گذاشتن لکه سیاهی دیگر در تاریخ جذب خارجیهای ناکارآمد در تاریخ باشگاه استقلال امیدها را بسرعت تبدیل به یأس کرد. از داریوش شجاعیان نیز آبی برای استقلال گرم نشد تا دایره عظیمی از مهاجمان ناکام در سالهای اخیر شکل بگیرد؛ تردیدی نیست بخشی از چرایی ناکامیهای پیدرپی استقلال در ادوار اخیر (8 فصل) را باید به این ماجرا نسبت داد. ماجرایی که بخشی از آن متوجه باشگاه است و بخشی هم بازیکنان.
هواداران استقلال نگران آینده حردانـــی
نحوه قرارداد صالح حردانی با استقلال شباهت زیادی با قرارداد بازیکنانی همچون بیتسعید، رحمانی، تبریزی و قاسمینژاد دارد و به هنگام قرارداد این بازیکن نیز هیاهوی بسیاری به راه افتاده است. این موضوع سبب شده هواداران استقلال به شدت نگران آینده این بازیکن در استقلال باشند. حتی کانالهای منتسب به هواداران استقلال در فضای مجازی نیز به این موضوع اشاره کرده و از حردانی خواستهاند طوری عمل کند که به سرنوشت این بازیکنان دچار نشود. گفته میشود این موضوع به اطلاع حردانی هم رسیده و این بازیکن درجریان حساسیتهای هواداران استقلال و حتی کارشناسان قرار گرفته است. بدون شک اگر حردانی در استقلال بدرخشد نه تنها خط بطلان میکشد روی این نگرانی تاریخی، بلکه جایگاهش را در تیم ملی هم سفت و محکم خواهد کرد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.