«سرباز تلقی شدن» مرادمند و یزدانی از مدتها پیش اعلام شده بود

گسیل دو بازیکن «سرباز» تیم فوتبال استقلال به ملوان و این نکته که گفته میشود آنها در دیدار بعدی این تیم پرطرفدار گیلانی در لیگ دسته اول کشور نخستین بازی خود را برای باشگاه جدیدشان تجربه میکنند، باید پایانی بر ماجرای کوچ خبرساز آنها به حساب آید اما شرایط داخلی استقلال و اظهارات برخی مسئولان درجه اول این تیم چیزی خلاف این را میگوید.
ایران ورزشی - گسیل دو بازیکن «سرباز» تیم فوتبال استقلال به ملوان و این نکته که گفته میشود آنها در دیدار بعدی این تیم پرطرفدار گیلانی در لیگ دسته اول کشور نخستین بازی خود را برای باشگاه جدیدشان تجربه میکنند، باید پایانی بر ماجرای کوچ خبرساز آنها به حساب آید اما شرایط داخلی استقلال و اظهارات برخی مسئولان درجه اول این تیم چیزی خلاف این را میگوید.
از فرهاد مجیدی دو جور اظهارنظر متفاوت در ارتباط با جدایی محمدحسین مرادمند و سیاوش یزدانی از استقلال مشاهده شده است. او از یکسو با تأکید بر اینکه مصطفی آجورلو قول داده بود که مانع فرایند فوق شود، عملاً و بهطور مستقیم از مدیرعامل باشگاهش به خاطر عدم انجام وعدهاش انتقاد کرده و از جانب دیگر با بیان این نکته که با قهرمان شدن در لیگ میکوشد جوابی قاطع به این مسأله بدهد و این پیروزی احتمالی را به یزدانی و مرادمند هدیه بدهد، نوعی برخورد سیاستمدارانه، ورزشی و هوشمندانه را با این موضوع به نمایش گذاشته است.
حرف دل مجیدی کدام است؟
نمیدانیم کدامیک از دو برخورد فوق حرف دل مجیدی است و او واقعاً به کدامیک از این دو اصل اعتقاد بیشتر و اعتماد راسختری دارد اما این مسأله مبرهن است که سران آبیها هنوز مسأله کوچ این دو مدافع را از دریچههای ذهنی خود خارج نکرده و هر روز و شاید هر ساعت با آن زندگی میکنند، اگر این مسأله از یک منظر خبر از مصروف و متمرکز بودن آبیها روی اهدافشان بدهد و مصمم و جدی بودن آنها را به نمایش بگذارد، از دیدگاهی دیگر نشاندهنده این مسأله است که مجیدی و یارانش از بابت این مسأله رنج میبرند و ذهن فارغ از دغدغه و افکاری عاری از استرس ندارند و هنوز نپذیرفتهاند که این مسأله روی داده است و باید با آن کنار آمد و هرچه سریعتر برای آیندهای بدون حضور این دو بازیکن (دستکم تا پایان فصل جاری) تدارک ببینند.
حالا که مسأله قابل رفع است
استقلال میتواند برای کمتر شدن ناراحتی و عصبانیتاش بابت ماندگار نشدن مرادمند و دانشگر در این تیم اینگونه فرض کند که هر دوی آنها آسیب دیدهاند و چند ماه (البته تا پایان فصل) در اختیارش نخواهند بود. اگر این عارضه واقعاً رخ میداد و دو مدافع وسط فوق آسیب شدیدی میدیدند و چند ماه حاشیهنشین میشدند، مجیدی و سایر اعضای کادر فنی چطور با این مسأله برخورد میکردند؟ آیا جز این بود که شروع به برنامهریزی و اقدام هرچه سریعتر برای طراحی و اجرای تاکتیکهایی جدید در راه حفظ انسجام دفاعی خود میکردند و دو جانشین برای مرادمند و دانشگر برمیگزیدند. این کاری است که مجیدی همین حالا و برای سه بازی اخیر آبیها انجام داده و با این اوصاف باید پرسید چرا وقتی با چنین نگاه و اقدامی مشکلات قدری کوچکتر و تا حدی قابل رفع شدهاند، باز هم و غم استقلال و مدیران و مربیان و هوادارانشان مسأله رفتن مرادمند و یزدانی و تأکید و اصرار روی آن و تشدید این مسأله و گلایه از زمین و زمان بابت این رویداد است. نگاه کردن به ماجرای فوق به چشم یک مصدومیت نه یک تصور صرف بلکه تحقق اتفاقی است که در فوتبال و هر ورزش دیگری رایج است و به کرات برای این و آن روی میدهد. مگر همین تیم استقلال عارف غلامی دیگر مدافع خود را بهدلیل پارگی رباط صلیبی بهمدت هشت ماه از دست نداد و از خدمات او بیبهره نماند اما همین بازیکن سه چهار هفتهای است که به تمرینات آبیها بازگشته و برای آنها به میدان هم رفته است (نمونه: در دیدار اخیر استقلال مقابل نساجی).
کجای این فوتبال ضابطهمند است که این یکی باشد
شاید رفتن دو بازیکن از یک تیم مدعی در اواخر فصل بهدلیل سرباز تلقی شدن آنها مسأله رایجی نباشد اما از یکسو هشدارهای لازم در این خصوص و جدا شدن مرادمند و یزدانی از استقلال (در روز اول اسفند) از مدتها پیش ارائه شده و قضیه به اطلاع آبیها رسیده بود. از جانب دیگر اگر هم این امور به حساب قاعدهمند نبودن فوتبال ما گذاشته شود، باید پرسید کدامیک از سایر شئون این ورزش درست بوده و با قانونمداری سپری شده که این یکی بشود؟!
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.