مهمترین یاغی های پرسپولیس و استقلال چه کسانی بودند؟

یاغی بودن متفاوتترین تجربه ایست که هر فوتبالیستی جسارت انتخاب آن را ندارد... یاغی ها متعلق به تاریخ هر دو باشگاه بزرگ ایران هستند اما خانه به دوش! قلبا عاشق یک رنگ هستند اما متهم به دورنگی! پوشیدن لباس پرسپولیس یا استقلال برای هر بازیکنی یک افتخار بزرگ محسوب میشود اما اگر هر دو لباس را به تن کرده باشید ورق برای تان برمیگردد!
همیشه رقابت تنها ریسمانی بود که این دو تیم پر هوادار را در کنار هم نگه میداشت که رد آن را در همه روابط بین این دو قطب فوتبال ایران میتوان مشاهده کرد. اما یکی از بهترین بزنگاهها برای خودنمایی در این رقابتِ دیرینه، زمان نقل و انتقالات و ربودن ستاره های تیم رقیب است!
داریوش مصطفوی، منصور رشیدی، جواد اللهوردی، شاهرخ بیانی، علی علیزاده، سعید عزیزیان، مجید نامجو مطلق، مهدی هاشمی نسب، علیرضا نیکبخت، علی انصاریان، هوار ملامحمد، محمد قاضی، میثم حسینی، میثم بائو، محمد حسین کنعانی زادگان، گادوین منشا، محمد نادری و آرمان رمضانی از معروف ترین بازیکنان مشترک استقلال و پرسپولیس هستند که سابقه پوشیدن پیراهن هر دو تیم را دارند اما در میان این یاغی های پایتخت فقط برخیهایشان در آلبوم خاطرات، قاب های هیجان انگیزی ثبت کرده اند.
احمدرضا عابدزاده؛ مردی متعلق به همه ایران
انتخاب اولش، پوشیدن لباس استقلال بود؛ در ویترین افتخاراتش، قاب های آسیاییاش را با لباس تیم ملی و پیراهن استقلال ثبت کرده اما درنهایت برای انتخاب آخرین قاب، ترجیحش خداحافظی با پیراهن پرسپولیس بود.
او هیچ وقت اعتراف نکرد قلبا عاشق کدام رنگ است و خودش را بیش از سرخابی بودن، متعلق به تیمملی کشورش میداند هرچند رد مصاحبه هایش را که بگیریم تمایلش به رنگ قرمز نمایان میشود.
احمدرضا در سال 69 برای اولین بار پیراهن استقلال را به تن کرد. در همین سال رخت دامادی بر تن کرد، با لباس استقلال جام قهرمانی لیگ ایران را بالای سر برد و در یک روز تاریخی با یک بازی ماندگار در لباس تیم ملی ایران قهرمانی آسیا در جام ملت های آسیا ۱۹۹۰ پکن جشن قهرمانی برپا کرد. عابدزاده با دستان آسیب دیده در بازی فینال مقابل کره شمالی سه پنالتی را مهار کرد تا از تاثیرگذار ترین بازیکنان در مسیر قهرمانی تیم ملی باشد.از همان بازی به بعد نیز لقب "عقاب آسیا" به اسم احمدرضا عابدزاده سنجاق خورد.
چند ماه بعد این بار در سال 1370 با لباس استقلال قهرمان آسیا شد. عابدزاده با بازی درخشانش در فینال آسیا کاندیدای برترین دروازهبان آسیا هم شد.
بعد از یک رفت و آمد کوتاه به اصفهان، در سال 73 عابدزاده لباس پرسپولیس را به تن کرد و تا پایان دوران بازیگری اش برای همین تیم سنگربانی کرد. عابدزاده با لباس پرسپولیس چهار بار طعم قهرمانی در لیگ ایران را چشید و نهایت کفش هایش را آویخت. بازی خداحافظی عابدزاده در دیداری دوستانه بین دو تیم پرسپولیس و بایرن مونیخ برگزار شد.
مهدی هاشمی نسب؛ یاغی جنجالی
خیلی ها اعتقاد دارند انتقال هاشمی نسب از پرسپولیس به استقلال، مدعی عنوان لقب جنجالیترین انتقال است. هاشمی نسب با ۴ گلی که با پیراهن پرسپولیس وارد دروازه آبی ها کرده بود، محبوب سکوهای قرمز آزادی شده بود. ترک اردوگاه سرخ ها و پیوستن به جمع آبی های پایتخت، شجاعانه ترین انتقامی بود که میتوانست بگیرد و سر آخر مسیر یاغی شدن را انتخاب کرد. از آن پس همیشه رویارویی هاشمی نسب و سرخ ها جنجالی بوده.
او در اولین تقابل با هواداران پرسپولیس، با یک ضربه سر دو هدف را نشانه گرفت، یکی تور دروازه سرخ ها و دیگری قلب پرسپولیسی ها! هر چند این تیر آنقدر مهلک بود که پس از پرتاب آن دیگر رمقی برای خودش هم نماند و از حال رفت!
اتفاقاتی که به واسطه هاشمی نسب در آن بازی رقم خورد موجب شد تا همیشه از دربی ۴۹ به عنوان به یادماندنی ترین شهرآورد های پایتخت تاریخ یاد شود.
بدون تعارف اگر از پرسپولیسی ها بپرسید منفورترین بازیکن تاریخ تیم تان کیست قطعا نام هاشمی نسب را خواهید شنید. اما در طرف مقابل برای آبی ها، مهدی هاشمی نسب یکی از محبوب ترین یاغی ها شده است.
چه با پیراهن پرسپولیس، چه پیراهن استقلال و چه با لباس تیم ملی ایران، هاشمی نسب همیشه یک دژ محکم در برابر رقیبان بود و پروازها و ضربه سر های او در ذهن تمام فوتبالی ها ثبت شده است.
علیرضا نیکبخت؛ پسر بد استقلالی ها
علیرضا نیکبخت واحدی، از ستاره های دهه هشتاد فوتبال ایران است. او هر چیزی که برای ستاره شدن لازم بود را داشت: خوش چهره و شیک پوش، تکنیکی و گلزن.
او هشت سال با آبی ها عاشقی کرد، هشت سال پرخاطره با لباس آبی استقلال و سه سال درخشان در جمع پرسپولیسیها... چه آبی ها و چه قرمز ها با تمام خاطرات خوب و بدی که از نیکبخت دارند باز هم او را در جمع بهترین چپ های سال های اخیر فوتبال ایران می شمارند.
هرچند او بارها اعلام کرده قلبش آبی است اما هیچوقت از پوشیدن پیراهن پرسپولیس هم اظهار پشیمانی نکرده چرا که متفاوت بودن انتخاب همیشگی او است!
خیلی ها معتقدند علی نیکی اگر در جمع آبی پوشان میماند و با پیراهن پرسپولیس آن اتفاق ها را رقم نمیزد اکنون در جمع محبوب ترین استقلالی های تاریخ قرار داشت. در آن سال ها نیکبخت ستاره بی چون و چرای تیم استقلال بود و به شدت نزد هواداران آبی محبوب بود اما او با یک انتخاب، در یک لحظه، مرزهای عشق و نفرت را درنوردید.
شاید اگر او تا آن حد محبوب نبود، ترک استقلال به مقصد پرسپولیس آن قدر هواداران استقلال را خشمگین و ناراحت نمیکرد. ربودن نیکبخت از جمع آبی ها و قرمزپوش شدن او، تخم کینه ای را میان هواداران استقلال با پرسپولیس کاشت و همیشه آبی ها منتظر فرصتی برای گرفتن این انتقام هستند.
شایعه عجیبی در مورد نیکبخت وجود دارد: ترس او از سوار شدن به هواپیما باعث شد تا در بسیاری از تورنومنت های ملی افتخار پوشیدن لباس تیم ملی ایران را نداشته باشد.
علی انصاریان؛ دوستداشتنی ترین یاغی سرخابیها
لقبش گویای تعصبش بود، آقای بخیه... برایش فرقی نمیکرد پیراهن چه تیمی را به تن کرده، با هر لباسی به میدان میرفت سرش را جلوی توپ میگذاشت. علی انصاریان از معدود یاغی هایی بود که هواداران هر دو تیم برایش احترام قائل بودند و نزد همه دوست داشتنی بود. حتی بعد از جدایی از جمع قرمز ها و در اولین دربی با پیراهن آبی استقلال، برخلاف انتظار مورد تشویق پرسپولیسی ها قرار گرفت.
همه میدانستند قلبا عاشق قرمز است اما باز هم آبیها دوستش داشتند. او حتی بزرگترین اشتباه زندگیش را آبیپوش شدن می دانست اما با این وجود، از استقلالی ها تشکر کرد که در مدت حضورش در جمع آبیها هوایش را داشتند.
شاید همه آن مصاحبه انصاریان را به یاد داشته باشند... آرزویش این بود داغ مادرش را نبیند و زودتر از مادرش چشم بر این دنیا ببندند. سرانجام در روز ۱۵بهمن۹۹ به آرزویش رسید...
روزی که علی بخیه، رخت از این دنیا بست چه آبی ها چه قرمز ها، لباس مشکی به تن کردند و غم کل ایران را گرفت.
او از معدود یاغی های سرخابی ها بود که نزد هواداران دو تیم محبوب بود و همه از او فقط آن خنده های پر شور و خاطرات خوش به یاد دارند.
محمد نادری؛ گمشده در اردوگاه سرخها
پسر آرام و بی حاشیه سرخابی ها که برخلاف دیگر بازیکنان مشترک استقلال و پرسپولیس، نه برای انتقام یاغی شد و نه بخاطر رفتن روی جلد روزنامه ها... او قلبش آبی بود اما آنقدر باتعصب برای پیراهن تیمش میجنگید که کسی نفهمید او فقط مسیر را گم کرده بود که سر از اردوگاه سرخ ها درآورده بود...
دوران حضورش در پرسپولیس پرفروغ بود اما با پیراهن استقلال بیشتر خوش درخشید. زمان پیوستنش به تیم استقلال، دست به یک انتخاب بزرگ زد... پوشیدن پیراهن اسطوره بزرگ استقلال، منصور پورحیدری...
زمانیکه تصمیمش را اعلام کرد نزد خانواده پورحیدری رفت و کسب اجازه کردبه قدری محجوب و باشخصیت بود که لیاقت پوشیدن این پیراهن را داشته باشد و با این حرکت حسابی در دل استقلالی ها جا باز کرد.
محمد حسین کنعانی زادگان؛ منفور و محبوب!
همان قدر که پرسپولیسی ها از هاشمی نسب نفرت دارند، استقلالی ها به کنعانی زادگان همچین حسی دارند، حتی شاید شدیدتر!
دورانی که لباس استقلال را به تن کرد کوتاه مدت بود، در آن زمان ادعا داشت از ابتدا استقلالی بوده در حالیکه با لباس پرسپولیس در کناره ستاره هایی چون علی کریمی و مهدی مهدویکیا و سیدجلال حسینی مطرح شده بود اما از زمانی که برای دومین بار و بعد از درآوردن لباس استقلال وارد اردوگاه سرخ ها شد علاقه قلبیش بر همگان مشخص شد. محمدحسین واقعا پرسپولیس را دوست داشت و روزهای خوبی را هم با پرسپولیسی ها تجربه کرد.
در لیگ نوزدهم به آرزویش رسید و لباس پرسپولیس را دوباره به تن کرد. در سه سال زمان حضورش در این تیم پیشرفت زیادی داشت تا جایی که تبدیل به مهره فیکس تیم ملی شد.
بازی های درخشان و تعصب او به پیراهن قرمز پرسپولیس موجب شد تا کم کم نزد هواداران پرسپولیس محبوبیت زیادی پیدا کند. او همیشه در بحث کری خوانی های بین سرخابی ها فعال بوده و به این سبب حواشی زیادی پیرامون او وجود داشته است.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.