نامدیرانی که ویرانه میسازند

به گزارش ایران ورزشی؛ سوءمدیریت بیتردید مهمترین معضل فوتبال و در اشل کلیتر ورزش ایران است. ورزش دولتی که در 4 دهه اخیر در تیول قدرت حاکمیت قرار داشته و همین سبب شده تا مدیرانش جملگی غریبههایی باشند که از ساختار دولتی به ورزش تحمیل میشوند و همین سبب شده تا این غریبهها در ساختاری که با آن غریبهاند، فجایعی را رقم بزنند که ورزش را به قهقرا میبرد. مدیرانی که تنها مدیران هزینه هستند و از مدیریت تنها هزینهکرد و البته تصمیمات اشتباهی را آموختهاند و به پشتوانه خزانه دولتی میآیند، چند صباحی در ورزش بیتوته میکنند و پس از بر جای گذاشتن یک ویرانه ورزش را ترک کرده و دنبال کار خود میروند. آنها که آثار مخرب تصمیمات و هزینهکردهای بیهوده و اشتباهی –اگر با خوشبینی نام آن را اشتباه بگذاریم و نخواهیم آن را عامدانه بدانیم– تا مدتها گریبان ورزش را رها نمیکند.
اتفاقی که در تمامی این سالها بویژه 3 دهه اخیر که فوتبال مورد توجه دولتمردان قرار گرفت و پول به ورزش سرازیر شد، رخ داده و تبعات آن روز به روز بیشتر میشود. اتفاقی که در تمام طول این سالها در بدنه ورزش و بهطور مشخص باشگاههای پرسپولیس و استقلال رخ داده مصداق عینی این انگاره است. دو تیمی که در باتلاق بدهیها تا خرخره فرو رفتهاند و دست و پا میزنند و این ثمره همین مدیریت دولتی و نگاه مستأجری مدیران این دو باشگاه است. کوه بدهیهای ریز و درشتی که با تردستی مدیران سال به سال به ارتفاع آن افزوده میشود. آنها که آجر روی آجر نمیگذارند و در عوض به ارتفاع کوه مرتفع بدهیها اضافه میکنند. دو باشگاه ورشکسته و بدهکار ثمره همین سلوک مدیریتی است. کنایهآمیز اینکه این سلوک به اندازهای در فوتبال و ورزش جا افتاده که حتی چهرهها و مدیران ورزشی نیز به آن اقتدا میکنند و همین دکترین را اجرا میکنند. مدیریت محمدحسن انصاریفرد کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی در باشگاه متبوعش و یا مدیریت بهرام افشارزاده ژیمناست سالهای دور تیم ملی و مدیر 40 ساله ورزش ایران از فدراسیون ژیمناستیک و وزنهبرداری گرفته تا کمیته ملی المپیک در استقلال، این انگاره را ثابت میکند. مدیرانی ورزشی که از غریبههای سیاسی و دولتی حاضر در ورزش عملکرد به مراتب تاریکتری ارائه دادهاند و آثار حضور آنها مخربتر بود.
مدیرانی که میآیند، با خاصه خرجی و پول پاشی چهره میشوند و پرونده روی پرونده میگذارند و میروند؛ بدون آنکه به هیچکسی پاسخگو باشند. انصاریفرد که دستاوردش قراردادهای عجیب با رادو، استوکس، اوساگونا و البته رفتار عجیبتر با کالدرون بود و پرسپولیس را با این بدهیهای حیرتانگیز ترک کرد و به خاک سیاه نشاند؛ احمد مددی که قراردادی یکسویه با استراماچونی امضا کرد و بعد از او احمد سعادتمند با رفتاری عجیبتر او را فراری داد و یا مهدی تاج که ننگینترین قرارداد تاریخ ورزش را با شیادی چون ویلموتس امضا کرد، نتیجه همین مانیفست هستند. ورزش با این نامدیران بیتعهد هیچوقت رستگار نمیشود.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.