با تغییر کادر فنی، حضور ستارهها، زمان کافی و تدارک بهتر

ایران ورزشی - همه منتظر بودند برای تغییر. زیر و رو کردن نیمکت تیم ملی و کشاندن یک مربی به ایران پس از بیست سال، قرار بود تکانی اساسی به تیم ملی بدهد و حداقل کاری کند که دیگر شاهد باختهایی از آن دست نباشیم. اما باختیم، واقعاً هم بد باختیم! باختی که چندین برابر بدتر و تلختر از باخت دور رفت مقابل قزاقستان بود و شاید به جرأت بتوان گفت که امید همه را ناامید کرد.
باخت با ستارهها
باخت تیم ملی در زمان مصطفی هاشمی (در پنجره دوم انتخابی جام جهانی) مقابل قزاقستان، اگرچه در یک بازی خانگی اما در شرایطی بهدست آمد که خبری از چند بازیکن اصلی تیم ملی نبود. حامد حدادی بهعنوان مهره اصلی و کلیدی تیم ملی در کنار بهنام یخچالی، دو بازیکن اصلی تیم ملی بودند که در آن مسابقه غایب بودند. حالا اما سعید ارمغانی هر دوی این بازیکنها را آن هم برای مدت قابل توجهی در اختیار داشت اما باخت، بد هم باخت!
تمرکز و زمان کافی
تیم ملی بسکتبال در شرایطی جمعه شب مقابل قزاقستان به میدان رفت که چندین هفته اردوی متمرکز و یک اردوی برون مرزی اروپایی را هم پشت سر گذاشت؛ در آرامش و آسودگی کامل! درست بر خلاف باخت قبلی که در بدترین شرایط ممکن ثبت شد. ماجراهای انتخاباتی و مسابقات لیگ و کوهی از حاشیه که همگی آرامش را از تیم ملی گرفته بودند.
ارمغانی اما هم اردوی مبسوط داخلی و خارجی داشت و هم بازی تدارکاتی. البته که نباید ناآشناییاش با بازیکنان را فراموش کرد اما به هر ترتیب این مسألهای بود که از ابتدا همه به آن واقف بودند و جواد داوری با علم به همین مسأله، ارمغانی را از مجارستان فراخواند.
باخت سنگینتر
بدون سه امتیازی
باخت چهار امتیازی ایران در بازی در حالی به یک باخت هشت امتیازی با نتیجه 68 بر 60 رسید که تیم ایران روز ناامیدکنندهای در پرتابهای سه امتیازی داشت. صفر پرتاب موفق از 18 اقدام! آن هم در روزی که قزاقها باز هم مانند بازی اول، در پرتابهای راه دور تیم ما را آزار دادند و به برتری رسیدند.
آنالیز نکردیم، آنالیز شدیم!
مورد اصلی که تیم ایران را در بازی اول در تهران آزار داد، دفاع خوب قزاقها و در مقابل گردش توپ فوقالعاده و در نهایت پرتابهای خوب راه دورشان بود. نقاط قوتی که واضح بود ما در بازی جمعه هیچ برنامهای برایشان نداشتیم. نه فکری به حال فرار از دفاع قزاقستان کرده بودیم و نه جلوگیری از قدرت خوبشان در پرتابهای سه امتیازی. در مقابل اما قزاقها به بهترین شکل ممکن بهترینهای ایران را مهار کردند. حدادی دفاع زون شد، جمشیدی یک بار هم با خیال راحت پرتاب نکرد و بهنام یخچالی هم همه توانش را در پخش کردن توپ صرف کرد و دیگر زورش به امتیازگیری نرسید.
چه دادیم، چه گرفتیم؟
باخت دوم به قزاقستان قرار نیست باخت قبلی را تطهیر کند یا آن را عادی جلوه دهد. هیچ کدام از این دو باخت عادی نبوده و نیست. قزاقها اگرچه خیلی خوب بسکتبال بازی میکنند و تفاوت زیادی با سالهای گذشته داشتهاند اما ماجرا اینجاست که حال تیم ایران خوب نیست! تیم ایران اگر نمایشی در خور توان و پتانسیل خودش داشته باشد و صد بار هم بازنده باشد، جای انتقاد و گلهای نیست. ما در پنجره قبلی با هدایت مصطفی هاشمی و کادر قبلی بد بودیم و با این همه تغییر و آمدن بازیکنان و تدارک بهتر هم بد بودیم، خیلی بد! ریشه کار هر چه که هست، فعلاً زمانی برای درمان آن نداریم و بهترین کار رسیدگی به این تیم در بحث فنی است که کادر فنی حداقل برای رها شدن از چنگ دفاع یک تیم درجه دوی آسیایی چارهای داشته باشد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.