یک پرسپولیس سرگشته

سعید آقایی: برای پرسپولیس بازی برابر الدحیل یک بازی متفاوت محسوب میشد. نبری که علاوه بر پیرنگ انتقام و جبران مافات، گزارهای برای اثبات وجود به شمار میرفت. برای قهرمان ایران که بعد از چنگ زدن به جام چهارم ناگهان تمامی انگیزه، شور و اشتیاقش ته کشید و بدل به تیم متفاوتی شد که در تمامی سالهای اخیر نمونه آن را ندیده بودیم. تیمی که حتی حساسیت، جذابیت و اهمیت دربی هم نتوانست آنها را سر شوق بیاورد تا در جام حذفی هم پاکباختهای باشند که جام را به سادگی از کف داده.
این بیتفاوتی درد بزرگی بود که سرمربی تیم را وادار کرد تا در آسیا طرحی نو دراندازد. تغییر ناگهانی و گسترده در ترکیب تیمی که ۴ سال تمام اجزای آن کمترین تغییر را داشتند و عادت کرده بودیم یک تیم تقریبا تکراری را ببینیم. گل محمدی در لیگ قهرمانان آسیا با یک تصمیم ریسکی ناگهان نیم بیشتر پرسپولیس را کنار گذاشت و به نفرات تازهواردی بازی داد که حتی چند جلسه تمرین کامل و درست و حسابی نیز با پرسپولیس انجام نداده بودند و البته در تواناییهایشان برای پوشیدن پیراهن سرخ تردیدهای جدی وجود داشت و دارد. نتیجه این تصمیم اما تقریبا قابل پیش بینی بود؛ تیمی که حالا علاوه بر مشکلات قدیمی و کلیشهای، بدل به یک تیم چندپاره و ناهماهنگ شده بود که اجزای آن با هم غریبه بودند و یکدیگر را نمیشناختند.
این ناهماهنگی و چند پاره بودن از پرسپولیس تیمی زشت و بیقواره ساخت که تماشایش ملالآور بود و هیچ لذتی نداشت. تیمی که برای گل زدن و بردن جان میکند و دل به اتفاقات بسته بود. تیمی که برابر ضعیفترین نماینده تاریخ سعودی در لیگ قهرمانان و تیمی که با کمک شانس و اقبال از مهلکه سقوط فرار کرده بود، آشکارا زجر کشید و به زحمت افتاد و سرانجام با دو اتفاق توانست دو برد حداقلی را کسب کند.
بدیهی بود که این پرسپولیس با این کیفیت برابر الدحیل پرستاره، شب سختی خواهد داشت و رستگار نخواهد شد. پرسپولیس برابر الدحیل همان تیم تمام روزهای اخیر و رزوهای قبلترش بود. تیمی آسانگیر و سر به هوا هم در حمله و هم در دفاع. تیمی که به نظر از سر شکم سیری بازی میکند که گویی در یک بازی تمرینی به میدان رفته. تیمی ناهمگون که ناهماهنگی از سر و رویش میبارد و در زمین سرگشته است. تیمی که گویا فوتبال را فراموش کرده. برابر الدحیل آماده و ستارههای گرانقیمت و ریز و درشتش پرسپولیس باید کیفیتی متفاوت و نمایشی باکیفیت ارائه میداد اما آنچه از پرسپولیس دیدیم، همان دور باطل بازیهای گذشته بود. مدافعانی سر به هوا و آسان گیر که به مهاجمان حریف سخت نگرفتند و مهاجمانی آسیمهسر و بیدقت که حتی از گشودن دروازه خالی ناتوان بودند.
ریتم بازی پرسپولیس در برابر الدحیل اگرچه نسبت به بازیهای ملالآور و بیهدف قبلی برابر التعاون اندکی بهتر بود اما این تفاوت اندک و ناچیز برای شکست نماینده پرستاره و پرادعای قطر کافی به نظر نمیرسید. بازی ناهمگون و کم اشتیاق سرخها از همان دقیقه نخست به الدحیل جسارت داد تا توپ را به زمین پرسپولیس ببرد و با مالکیت آن برای خود موقعیت بسازد. موقعیتهایی که البته بیشتر آنها روی آسان گیری مدافعان و اشتباهات عجیب و پیش پا افتاده پرسپولیس خلق میشد و نقش برنامه حریف و توانایی ستارههایش در آن کمتر بود.
الدحیل آگاهانه برابر سرخها یک جنگ تمام عیار راه انداخت تا علاوه بر بازی فرسایشی و خسته کردن حریف، از حربه جنگ روانی نیز استفاده کند. برای مقابل با این تاکتیک ساده، پرسپولیس نیاز به یک فوتبال دینامیکی و سلحشورانه داشت، عناصری که مدتهاست از کلونی سرخها رخت بسته و وجود ندارد. نتیجه اما همان شد که انتظارش می رفت؛ یک گل بادآورده از روی نقطه پنالتی که محصول یک اشتباه در خط دفاع بود تا الدحیل با خرج کردن کمترین انرژی و با همین یک گل ۳ امتیاز ارزشمند را به حساب خود واریز کند.
وضعیت پرسپولیس اما با این فوتبال و این نمایش کماکان نگرانکننده است. نگرانی که از آن بوی ناامیدی میآید.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.