با شهریار مغانلو، از رهپویان تا سانتاکلارا

اگر در ایران میماندم پنج برابر پولی که در سانتاکلارا نصیبم می شود را میتوانستم دریافت کنم. البته اولویت من پول نبود و فقط قصد داشتم در اروپا بازی کنم
با شهریار مغانلو، از رهپویان تا سانتاکلارا
امیر اسدی / بعد از درخشش با پیراهن پیکان، شاید هر کسی جای شهریار مغانلو بود تصمیم به حضور در تیمهای مدعی لیگ برتری میگرفت اما این مهاجم 24 ساله میان تمام پیشنهادهایی که در جیب داشت، سانتاکلارا را انتخاب کرد. باشگاهی قدیمی در فوتبال پرتغال که میتواند سکوی پرتاب مناسبی برای دومین گلزن برتر لیگ نوزدهم باشد. مغانلو در شرایطی پیشنهاد سانتاحکلارا را پذیرفت که میتوانست مبلغی بالغ بر پنج برابر را در لیگ ایران بگیرد اما او ترجیح داد به فوتبال اروپا برود و بخت خود را در پرتغال آزمایش کند. حرفهای جدید مغانلو را کوتاه و گذرا بخوانید.
_ من فوتبام را از کوچه و محله شروع کردیم. ما در منطقهای نظامی سکونت داشتیم و پدرم وقتی دید استعداد دارم مرا به رهپویان ری برد. من در رهپویان ری دفاع چپ بودم. در سرخپوشان هم سال اول دفاع چپ بودم اما بعدها به خط حمله رفتم.
_ یک بازی تدارکاتی داشتیم که مهاجم ما غیبت کرد و محمد فدایی- مربی تیم- تصمیم گرفت از من در خط حمله استفاده کند. در همان بازی سه گل زدم و از آن به بعد مهاجم شدم. خودم مهاجم را بیشتر دوست دارم اما نمیتوانم بگویم آیا در دفاع چپ هم موفق میشدم یا نه.
_ تیمهایی مثل پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتورسازی جزو مدعیان اصلی هستند و همیشه هجومی بازی میکنند. آین قبلی تیمها هزینه زیادی انجام میدهند و بازیکنان باکیفیتی وارد ترکیبشان میشود. به همین دلیل یک مهاجم موقعیت بیشتری برای گلزنی به دست میآورد. من هم سعی کردم اول برای پیکان موثر باشم و بعد بتوانم این عنوان را کسب کنم. البته دنبال این بودم که به آقای گلی هم برسم که متأسفانه این اتفاق رخ نداد.
_ سانتاکلارا نزدیک 80 هزار دلار به پیکان داد تا رضایتنامهام را بگیرد.
_ آخر فصل هم پیشنهادهایی به دستم رسید اما درباره سانتاکلارا تحقیق کردم و دیدم باشگاه خوبی است و میتوانم پیشرفت کنم. خواستم طعم بازی در فوتبال اروپا را بچشم و الان هم تمام فکر و ذکرم موفقیت در لیگ پرتغال است.
_ باشگاه سانتاکلارا در یک جزیره زیبا است و ساختار مناسبی دارد. کادرفنی مجربی در اختیار داریم و بازیکنان هم حرفهای هستند. آنها طوری رفتار کردند که احساس غربت نکنم و از همه بابت استقبالشان تشکر میکنم. البته با مهدی طارمی- از طریق یکی از دوستانم – صحبت کردم و گفتم چنین پیشنهادی دارم. مشاوره او برای من خوب بود و در نهایت چنین انتخابی انجام دادم. ضمن اینکه معتقدم هم سانتاکلارا میتواند به پیشرفت من کمک کند و هم من به این تیم.
_ اگر در ایران میماندم پنج برابر پولی که در سانتاکلارا نصیبم می شود را میتوانستم دریافت کنم. البته اولویت من پول نبود و فقط قصد داشتم در اروپا بازی کنم.
_ برنامه غذایی من جوجه، استیک و ماهی است و برعکس. چون فعلاً نمیتوانم غذهای اینجا را بخورم، ضمن اینکه دلم برای قورمهسبزی مادرم تنگ شده است.
_ سعی کردم به اروپا بیایم و بدرخشم تا بتوانم به پیراهن تیم ملی برسم. تلاش میکنم اگر لیاقت داشته باشم چنین اتفاقی را رقم بزنم.
_ در ایران علی دایی و در دنیا زلاتان ابراهیموویچ الگوهیا من محسوب میشوند.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در سایت منتشر خواهد شد.
پیام های که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.